
معمای تفاوت و شباهت انسان با شامپانزهبسیار پیچیدهو نیاز بهتحقیقات و بررسی فراوانی دارد و موضوع شباهت ها و تفاوت های انسان و گونههای میمون سان از آن بحث هاست کههمیشهدر محیط های علمی داغ بودهو هست. در این کهعقل و شعور بشریت بهگونههای دیگر جانوری میچربد، بحثی نیست، اما شواهدی هست کهنشان میدهد گونههای دیگر جانداران، هر کدام مهارت ها و قابلیت هایی دارند کهشاید بعضا بهآنچهما انسان ها داریم، میچربد. بهاین کهاین مهارت ها حاصل چیست کاری نداریم؛ ولی یک چیز مشخص است:آنچهما داریم، برای سرآمدی ما در جوامع خودمان است و آنچهآنان دارند، برای سرآمدی آنها در جوامع خودشان. بعضی از این قابلیت ها، مانند پوست های زرهمانند یا بال، راحت بهچشم میآید و برخی دیگر، نیاز بهذرهبین دارد. بیایید توانایی انسان و میمون سان ها را با هم مقایسهکنیم.
تولههای جانورانی مانند کل یالدار آبی رنگ (blue wildebeest) چند ساعت پس از تولد میتوانند بایستند، راهبروند یا حتی بدوند، اما تولهشامپانزهها کهنزدیک ترین قرابت را بهانسان دارند، مانند انسان ها دورهکودکی طولانی را طی میکنند و در چند سال اول با حفظ نزدیکی خود بهوالدین، مهارت های اصلی بقا را از آنها میآموزند.
بسیاری از مهارت هایی کهما پیچیدهمیدانیم، بین ما و بسیاری از جانداران دیگر مشترک هستند. البتهمهارت هایی کهشامپانزهها میآموزند، از حیث پیچیدگی با ما قابل قیاس نیستند. ساخت نیزهبرای شکار موریانهها ـ کاری کهشامپانزهها بلد هستند ـ شاید پیچیدهباشد، اما در قیاس با سواد خواندن و نوشتن انسان یا تشخیص تفاوت بین نقاشی های پیکاسو و مونههیچ نیست.
توانایی در بازی های فکری
قطعا باور بر این است کهپس از چند سال آموزش و یادگیری، انسان بتواند شامپانزهرا در بازی فکری مغلوب کند. همین هم هست، اما بستگی بهاین دارد کهبازی فکری چطور تعیین شود. تشخیص تفاوت بین طراحی مونهو پیکاسو پیش از این بهزنبورهای عسل و کبوترها یاد دادهشدهاست. البتهبهصورت گنجاندن غذا در کنار یکی از تابلوها و بعدها مقابلهاین جانداران با تابلوهای بدون غذا کهطبعا جاندار مورد نظر، طبق شرطی شدگی خود عمل میکرد و بهسمت تابلوی غذادار سابق میرفت.
با این حال، تفاوت فکری میان تولهشامپانزهها و طفل انسان چنان کم است کهزمانی برخی روان شناسان تصور میکردند تفاوت کلیدی بین این دو مورد، نهدر زیرساخت ذهنی کهدر رسوم فرهنگی و علوم ثبت شدهبشر طی اعصار است. باور بر این بود کهبار آوردن یک شامپانزهدر محیطی کاملا انسانی، مهارت های انسانی و حتی مهارت زبانی و آداب سر میزنشینی را بهاو خواهد آموخت.
برای آزمودن این فرضیه، دو روان شناس از دانشگاهنوادا بهنام های آلن و بئاتریکس گاردنر، شامپانزهای بهنام واشو را کهسال 1344 / 1965 در آفریقای غربی زادهشدهبود، در محیطی کاملا انسانی و مثل یک کودک انسان بزرگ کردند. با توجهبهآزمایش های پیشین کهنشان دادهبود، شامپانزهها ساختار آوایی لازم برای خلق آواهای انسانی را ندارند، زبان اشارهرا بهوی آموختند. واشو سال 1349 / 1970 کهمنزل گاردنرها را ترک کرد، قادر بود چند صد نشانهآوایی را ادا کند و حتی در مواجهبا پرندهای مثل قو کهندیدهبود، از ساختارهای ترکیبی، مانند پرندهآبی استفادهکند. با این حال بسیاری از دانشمندان با دیدهشک نگاهکردند و مهارت واشو و دیگر میمون سانان را واکنشی بهاشارات محققان دانستند.
راز زبان آموزی در کودک انسان
امروز واضح است کهواشو با وجود واکنش های جذاب و انقلابی اش در حیطهعلم، زبان را نیاموختهبود و امروزههنوز برای دانشمندان سوال است کهچهچیزی کودکان را قادر بهیادگیری زبان میکند و اجازهخلاقیت های فراوان را بهانسان میدهد؟
مایکل توماسلو، روان شناس و رئیس مشترک انستیتو انسان شناسی فرگشتی لایپزیگ آلمان، 30 سال بهبررسی قابلیت شناختی انسان پرداختهتا جواب چنین سوالی را پیدا کند. وی در توضیح علت چرایی قدرت شناختی انسان، با طرح نظریهعمدیت مشترک دلیل را این گونهبیان میکند:برای شراکت با دیگران در فعالیت های همدستانهبا اهداف و مقاصد مشترک.
شامپانزهها برخلاف انسان ها، موجوداتی رسما اجتماعی نیستند و حتی در ردههای پایین، سعی دارند با انواع حقهها، بهمایملک روسای قبایل خود دست درازی و حتی با معشوقههای آنها رابطهپنهانی برقرار کنند. همین خصلت، یعنی رقابت طلبی جنون وار شامپانزهها، بهآنها حافظهدیداری بالایی عطا کردهکهحافظهدیداری انسان جلویش رنگ میبازد.
شامپانزهها در یک بازی رایانهای ساده، قرابت فکری بیشتری بهالگوریتم هوش مصنوعی نشان دادند و تصمیم هایشان از رقبای انسانشان، بههوش مصنوعی نزدیک تر بود.
آیومو، شامپانزهای جوان است کهدر دانشگاهکیوتوی ژاپن آزمایش شدهاست. این شامپانزهبهخاطر حافظهبصری اش معروف شدهو میتواند موقعیت تصادفی ارقام 1 تا 9 را در 67/0 ثانیهحفظ کند.
این در حالی است کهشامپانزهها، قدرت برقراری ارتباط انسان را ندارند. انسان قادر است مقصود خود را با اشارهانگشت (مثلا درخواست نمک سر میز غذا) بههمتایانش بفهماند. جالب است بدانید در آزمایشی، تولهشامپانزهیکسالهدر مقابل طفل یکسالهانسان قرار گرفت و در حالی کهطفل انسان مودبانهنشستهو با اشارهانگشت از قیم خود درخواست مقصودش را میکرد، تولهشامپانزهبی قراری میکرد و در عین اشارهبهسمت آیتم مورد نظر حملهور میشد.
بهنظر میآید، انسان ها با موهبت ارتباط زادهمیشوند. در نهایت، برتری انسان غیرقابل کتمان است، اما نباید فراموش کرد کهشامپانزهها و انسان ها هرکدام مهارت هایی دارند کهدر دنیای خودشان بهبقا و تعالی شان کمک میکند و جدا از حیث واضحات، با در نظر گرفتن ظرف زندگانی هر کدام از موجودات، میبینیم کههر گونهای جایگاهو ارزش خود را دارد.