چگونهبا زود رنجی مقابلهکنیم
فرد زود رنج و حساس کسی است کهزود آزردهمیشود و نمی تواند در برابر مشکلات و ناراحتی های کوچک نیز برخوردی منطقی داشتهباشد. در واقع افراد زودرنج خیلی ناگهانی و در کمال تعجب اطرافیان، پرخاش میکنند، بهگریهمیافتند و قهر میکنند. البتهبروز این عکس العمل ها در افراد با هم فرق دارد و بهنوع شخصیت بستگی دارد.
افراد زودرنج نمی توانند بهراحتی از خود دفاع کنند و خیلی زود بغض میکنند. علت شکل گیری این حساسیت های زیاد بهشخصیت فرد، ژنتیک، یادگیری و تربیت فرد در دوران کودکی برمی گردد. این افراد میتوانند اطلاعات دریافتی از اطرافیان را بهصورت عمیق پردازش کنند و خیلی عمیق روی چیزی تمرکز داشتهباشند. همچنین در کارهایی کهنیازمند دقت، سرعت و جزییات است نیز مهارت دارند و بهشدت وظیفهشناس هستند.
افراد زودرنج خود را پایین تر از دیگران میدانند. بههمین خاطر نمی توانند حرف ها و نظرات دیگران را تحمل کنند و رفتارهای عجیبی از خود بروز میدهند. این در حالی است کهقریب بهاتفاق آن ها دوست ندارند کهاین طور باشند اما کاری هم از دستشان برنمی آید. برخی از آن ها نیز تصمیم میگیرند کهرفت و آمدهایشان را حذف کنند و روابط اجتماعی شان را کمرنگ کنند. غافل از این کهکنارهگیری فقط شرایط را بدتر میکند و موجب تشدید حساسیت ها میشود.
راهکارهایی برای جلوگیری از زود رنجی
زمانیکهاز کسی رفتار یا صحبت نا خوشایندی میبینم و میشنوم و ناراحت میشوم نمی توانم ناراحتی خودم را نشان دهم اما تا مدتها در ذهنم باقی میماند و آزارم میدهد.لطفا راهنمایی بفرمایید.

زود رنجی با مدیریت ذهن قابل درمان است
پاسخ
شما باید دو تمرین داشتهباشید . اول واکنش منعطف تر در رابطهبا دیگران و دوم مدیریت ذهن خود شما بههر دوی این موارد نیاز دارید . همهما در ارتباطات خود در طول روز ممکن است با ناخواستههایی روبرو شویم. افراد زیادی هستند کهناخواستهطبق میل ما رفتار نمی کنند و یا ایدهال های رفتاری را نمی دانند و ... همان طور کهخود ما نیز ممکن است دچار این نوع اشتباهات بشویم . لذا همهما باید در ارتباطات متقابل یاد بگیریم تا خواستههامون رو مطرح کنیم و اتفاقا از آن دفاع داشتهباشیم. لذا باید تمرین کنید. باید برای آن قدم بردارید و بدانید یک شبهقرار نیست تغییری ایجاد شود و بهمرور شما این مهارت را پیدا میکنید. مهارت جرات مندی بهشما میآموزد کهچطور ضمن ایجاد رابطهعاطفی و با محبت با دیگران از خواستههاتون نیز دفاع کنید. لازم نیست خشونتی داشتهباشید فقط بهکمی قاطعیت نیاز دارید همین. فرض کنید کسی میان حرف شما میپرد و آن را نیمهمیگذارد شما میتوانید بهعبارتی محکم و قاطع بگویید " ضمن این کهتمایل دارم نظر شما را بدانم دوست داشتم صحبتم را کامل کنم ".
اما در مورد مدیریت ذهن :لازم است شما تمرین های ذهنی و فکری داشتهباشید. ذهن ما نباید آزاد باشد تا بههر کجا کهمیخواهد برود و هر موضوعی را کهمیل دارد مرور نماید . ما باید آن را مدیریت کنیم و روی دادهها و ورودی ها غربال گری نماییم . یا بهآن ها مجوز ادامهمیدهیم یا نمی دهیم .
پس هموارهباید مراقب دادههای ذهنی مون باشیم . اگر قرار است فکری بی دلیل ذهن ما را خستهو یا درماندهو یا بیمار کند و یا سمج وار آن را بیازارد و بهنتیجهای هم نرسد مسلما باید غربال شود و مجوز ادامهبهآن دادهنشود لذا روش توقف فکر را توصیهمیکنیم . روش توقف فکر یعنی اگاهی از افکار و توقف دادن بهافکار بی خودی و بیمار و بی نتیجه. افکاری کهفقط اضطراب ایجاد میکند .
فقط شما را درگیر میکند و فقط انرژی از شما میگیرد باید از بین برود و روشی نیست جز توقف دادن بهآن ها. در واقع با این توقف شما عادت ذهنی خود را تغییر میدهید و ذهن میآموزد کهبهچهمسایلی بپردازد و چهمسایلی را مورد بی اعتنایی قرار دهد. از طرفی باید بدانید تکرار یک مسالهو یا رفتار منفی فرد و یا ... در ذهن انباشتگی انرژی منفی را بههمراهدارد و احساس نفرت و خشم زیاد تولید میکند و هم شما را میآزارد و هم ارتباطاتتون رو خدشهدار میکند اگر از جرات مندی فرار میکنید کهنکند روزی ارتباطتتون رو لطمهبزند این افکار لطمهبزرگ تری بهارتباطات شما وارد میکند و از شما فردی خشمگین میسازد و شما را بهوسواس های فکری و ذهنی مبتلا میسازد .
پس .... ابتدا موقعیت هایی کهاین افکار را ایجاد میکند بشناسید و سپس مدیریت را اعمال نمایید . البتهفکر کردن بهاین کهدر دفعهبعد چهرفتاری داشتهباشم مفید است اما فقط در همین حدود البتهبهشرط این کهاین فکر کردن بهرفتار کردن هم بیانجامد.