مهارتی که شما را تبدیل به یک رئیس خوب میکند

این چه‌چیزی است که‌هر مدیر خوب دارد و هر مدیر بد فاقد آن است؟ حتما خواهید گفت برای آنکه‌رئیس خوب و دوست داشتنی باشیم نیاز به‌مهارات بسیاری داریم ، درست است اما در صدر تمام آنها مهارتی قرار دارد که‌در ادامه‌این بخش از مجله اینترنتی فنجان به‌ان خواهیم پرداخت ولی اصل ماجرا چیست ؟ یعنی مهارت مورد نظر چه‌می‌تواند باشد ؟جواب، همدلی و یکدلی است.

با آن شما یک رئیس هستید که‌محترم شمرده‌می‌شوید، بدون آن شما یک ناشنوای با صدا هستید که‌اغلب هم مورد تنفر هستید. همراه‌با توانایی های حقیقی شما برای انجام کار، این مهمترین ویژگی که‌مدیر عالی است.

 

ممکن است که‌این مثل یک سوال واضح یا بنده‌نوازانه‌به‌نظر برسد. ولی غالبا یکدلی با همدلی که‌با هم مرتبط ولی متفاوت هستند، اشتباه‌گرفته‌میشود. براساس نظریهTheFreeDictionary.com همدلی، قابلیت شناختن و فهمیدن طرز فکر ، تجربیات و انگیزه‌های یک شخص واحد و درک کردن و سهیم شدن در حالات عاطفی یک شخص دیگر است.

همدردی احساس همدردی کردن یا غمگین شدن برای کسی است. همدردی خیلی کلی و بیشتر سرد و غیر صمیمی است. یکدلی عمیقتر است. به‌این معنی که‌شما می‌توانید خودتان را جای کس دیگری بگذارید و در احساسات و طرز نگاه‌آنها به‌زندگی شریک شوید. "برات متاسفم" همدردیه‌و " دردت را متوجه‌میشوم" یکدلی است.

 

هر زمان که‌از مردم در مورد دلیل انصراف از کارشان سوال شده‌کلمه‌"رئیس" در بالاترین بخش جوابهای آنها بوده. این برحسب تصادف نیست. در هر حال چه‌مدیر قلدر باشد یا فقط ناشایسته‌،این مسئله‌محیط کار را غیر قابل تحمل میکند. در خیلی از موارد کمبود یکدلی مقصر شناخته‌شده. کارمندان میخواهند که‌فهمیده‌شوند و از آنها قدردانی شود. یک مدیر همدل نه‌تنها تمامی این خواسته‌ها را برآورده‌میکند ، بلکه‌به‌نحوی این کار را انجام میدهد که‌احساس نمیشود از روی اجبار یا مدیریتی این کار را انجام داده‌است.

اگر شما به‌طور طبیعی فرد همدلی نیستید نگران نباشید. با زمان کافی، تشویق و حمایت مدیرهایاد خواهند گرفت تا فرد همدلی باشند.این ها چند گام مثبت هستند که‌میتوانید همین الان برای تبدیل شدن به‌یک رئیس دوست داشتنی بردارید.

 

این ممکن است که‌همیشه‌عملی یا حتی مثبت نباشد ولی اگر بتوانید خودتان را یک روز یا حتی چند ساعت جای دیگری بگذارید ، چشمان شما میتواند به‌سمت نگرش جدیدی باز شود. مخصوصا اگر شما به‌درجه‌ها فکر نکردید، اهمیت بیشتری دارد. از سفارش گرفتن جلوی درب فروشگاه‌گرفته‌تا کار در خط تولیدتا تهیه‌کردن گزارش، شما اطلاعات دسته‌اولی از هر نقشی که‌مسئولش هستید به‌دست می‌آورید و همچنین یک پیام مثبت نیز به‌کارکنانتان میفرستید.

 

کارمندان شما نیاز به‌شنیده‌شدن دارند.اگر شما هیج وقت به‌آنها شانس ندهید که‌چیزی را که‌در ذهن دارند بیان کنند، شما با یکدلی مدیریت نمیکنید. بنابراین ،جلسات منظمی به‌صورت فردی یا گروهی با آنها تنظیم کنید و اجازه‌دهید تا سوتفاهم ها برطرف شود. از ایده‌های جدید استقبال کنید، از این زمان برای توبیخ کردن کسی یا رد کردن پیشنهادات استفاده‌نکنید. این جلسات را به‌یک تجربه‌مثبت که‌آنها به‌دنبالش هستند تبدیل کنید و مطمئن باشید که‌چیزهای خوبی از آن نصیبتان میشود، به‌ایده‌هایی که‌دوست دارید عمل کنید و به‌آنها بگویید چرا ایده‌هایی که‌دوست ندارید را اجرا نمی کنید.

 

درمورد اینکه‌آخر هفته‌را چگونه‌گذراندند سوال کنید. سعی کنید چیزی بیشتر از کار روزانه‌آنها خبردار شوید. خانواده‌آنها چطور است؟ آیا کار اضافی زیادی در منزل انجام می‌دهند؟ این ممکن دلیل خستگی و اشتباهاتی که‌اخیرا مرتکب شده‌اند باشد. آیا یک تغیبر بزرگ یا محرومیت از چیزی داشته‌اند؟ هرچه‌بیشتر بدانید و خالصانه‌بفهمید بیشتر همدل هستید و در مقابل شما را به‌یک رییس بهتر تبدیل می‌کند.

 

انتظار نمیرود که‌شما بهترین دوست همه‌باشید شما رییس هستید و باید مرزها را مشخص کنید ولی مطمئنا مشکلی نیست اگر به‌کسی در مورد مشکلات مدریتی خودتان بگویید. کارکنانتان ممکن است از این که‌چیزی که‌ماه‌ها درخواست کرده‌بودند را اجرا نکرده‌اید آزرده‌شوند؛ توضیح اینکه‌شما این مسئله‌را به‌مدیرهای رده‌بالاتر رسانده‌اید ولی با شما همکاری نشده‌یا پاسخی نگرفته‌اید ،به‌آنها اطمینان میدهد که‌شما طرف آنها هستید. به‌رییستان بد دهنی نکنید یا خودتان را به‌عنوان یک قربانی نشان ندهید فقط اجازه‌دهید بدانند شما برای آنها کار میکنید.

 

 

اگر شما از کسی بپرسید که‌چطور است و او جواب بدهد که‌خوبم ، این پایان مکالمه‌نیست. چجوری به‌نظر میرسنند؟

شاید آنها چیزی میخواهند بگویندولی دودل هستند سکوت را بشکنید و بفهمید مشکل چیست پس تقلا نکنید فقط نشان دادن اینکه‌چقدر اهمیت میدهید، اثر مثبتی به‌طرز نگاه‌کارکنانتان نسبت به‌شما دارد .علاوه‌بر همه‌اینها: