
سرود کریسمس اولین بار در تاریخ 19 دسامبر سال 1843 منتشر شد. بعد از گذشت چندین سال افراد این سرود نوستالژیک را در جشن کریسمس میخواندند. زمینهاین داستان در این مورد است کهکریسمس چگونهشکل قبلی خودش را از دست دادهاست و شبیهبهیک سرود مربوط بهجشن نیکوکاری است.
موفقیت سرود کریسمس نویسندهآن را نیز متعجب کرد. 6000 کپی از این سرود در 19 دسامبر منتشر شد. چارلز دیکنز نامههای زیادی در مورد این سرود دریافت کرد. در مجلات و روزنامهها نیز صحبت زیادی در مورد سرود کریسمس شد و او در این بارهگفت کهاین اتفاقات برای من شبیهبهیک افتخار ملی بود.
چارلز دیکنز از بهترین رمان نویسان قرن 19 و نیز بازیگر و کارگردان تئاتر هم بود؛ او نمایش تک نفره"سرود کریسمس" را در سراسر کشور بریتانیا اجرا کرد و بهخاطر تواناییش در جان بخشیدن بهتمامی 38 نقش این نمایش و ایجاد جهانی اعجاب انگیز برای مخاطبان، مورد ستایش بسیار قرار گرفت.
چنانچهدر این بخش جالب از مجله اینترنتی فنجان میخوانید دقیقا در همان سال هم کارت های تبریک کریسمس رواج زیادی پیدا کردهبود. بههمین دلیل سرود کریسمس هم کم کم روی کاغذ ها آمد و در کل جهان شناختهشد و هر سالهدر ماهدسامبر آن را داخل روزنامهها مینوشتند.
جالب است بدانید کهشخصیت اصلی سرود کریسمس، شخصی بهنام اسکوروج است اما آیا میدانید کهاین شخص چگونهوارد سرود کریسمس شد؟ چارلز دیکنز در مورد سرود کریسمس همانند دیگر داستان هایش، شخصیتی بهنام اسکروج را خلق کرد. اسکروج در این داستان، دارای شخصیتی خسیس، ستمکار، مکار و مردم آزار است اما چرا چنین شخصیتی بهذهن او رسیدهاست؟
او در سال 1841 در حال قدم زدن در گورستان ادینبورگ بود کهناگهان با یک سنگ قبر برخورد کرد کهنام اسکروج روی آن نوشتهشدهبود. از آنجایی کهشغل فرد متوفی، یعنی همان اسکروج، تهیهغذا و نوشیدنی بود، بههمین دلیل روی سنگ قبرش عنوان شغلی او را meal man هک کردهبودند ( Meal بهمعنای وعدهغذا) اما چارلز دیکنز اشتباهاً نام او را mean man خواندهبود، یعنی مرد بدجنس. در جریان بازسازی گورستان در سال 1932 قبر اسکروج واقعی گم شد.
بعد ها در نوشتههای چارلز دیکنز، این جملهرا پیدا کردند که" بهنظر من بهترین عاقبت برای یک زندگی بیهودهاین است کهتا ابد از تو بهعنوان یک آدم بدجنس یاد شود ".
برخی افراد بر این باورند کهدیکنز با شخصیت های خسیس بیگانهنبود و برای خلق اسکروج، از "گابریل گروب" شخصیت اصلی یکی از مجموعههای مصور اولیهاش تاثیر گرفتهبود بنابراین شخصیتی بهنام اسکروج را خلق کرد.
برخی دیگر معتقدند خلق شخصیت اسکروج توسط دیکنز بهکتاب "زندگی جان الویس آخر" نوشته"ادوارد تاپهام" در سال 1790 باز میگردد کهآن کتاب پرفروش ترین کتاب زمانهخود بود و "الویس خسیس" را بهعنوان نماد خساست معرفی میکرد. دیکنز برای خلق اسکروج، از شخصیت اصلی این کتاب تاثیر گرفتهبود بنابراین شخصیتی بهنام اسکروج را خلق کرد.
جان الویس نمایندهمجلس در برک شایر بود کهدر خانوادهای متمول و سرشناس بهدنیا آمدهبود و فردی خسیس بود کهخود را از تمام راحتی های زندگی زمینی منع میکرد.
پیادهبهخانهمیرفت، غذا های ماندهو فاسد میخورد و... اما خست و طمع او، بیشتر در انکار نیازهای شخصی خودش بود و گاهی بهمردم نیازمند پول نقد میداد و آدم خیرخواهو قابل اعتمادی بود( برخلاف اسکروج). او در سال 1789، مبلغی معادل 25 میلیون پوند برای فرزندانش بهجا گذاشت.