
حضرت ابوالفضل العباس(ع)دومین شخصیت بزرگ و تاثیر گذار در واقعهکربلا بود کهاسطورهی وفاداری و سرباز دلاور امام حسین(ع) در میدان جنگ نام گرفت. احترام زیاد حضرت ابوالفضل بهامام حسین(ع) بهطوری بود کهرابطهآنها را مانند ارتباط پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین توصیف میکنند. یکی از بهترین مصادیق آیهشریفه«والشمس وضحاها والقمر اذا تلاها»(سورهالشمس؛ آیه1 و 2)، حضرت سید الشهدا و برادر بزرگوارشان قمر بنی هاشم (ع) میباشند. وجود مقدس امام حسین(ع)خورشید ولایت است و قمر بنی هاشم ماهتابانی است کهبهدنبال این خورشید میرود.
حضرت ابوالفضل(ع) در دوران زندگی امام حسن(ع) هموارهدر کنار برادر خود بهمددکاری مردم و رفع حاجات آنها میپرداخت. چنانچهدر بخش دین و مذهب مجله اینترنتی فنجان بارها گفتیم این روال در دوران امامت امام حسین(ع) نیز ادامهیافت تا آنجا کههر گاهمردم بهنزد این دو امام بزرگوار میآمدند، حضرت ابوالفضل مامور اجرای دستور امام میشد.
حضرت ابوالفضل العباس(ع) جایگاهویژهای در نزد امام حسین (ع) داشتند بهطوری کهدر منابع مذهبی ذکر شدهاست که:
«همان گونهکهپدرش حضرت علی(ع) جایگاهبلندی نزد پیامبر اکرم صلی اللهعلیهو آلهداشت و هرگاهمشکلی روی میداد پیامبر اکرم صلی اللهعلیهو آلهابتدا آن را با علی علیهالسلام در میان میگذاشت.
پیامبر اکرم صلی اللهعلیهو آلهفرمود:
«اَنَا مَدِینَةُ العِلمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَن اَرَادَ مَدِینَةَ فَلْیَأْتِ البَابَ؛ من شهر دانش هستم و علی علیهالسلام دروازهورود بهآن است. پس هرکس خواهان ورود بهشهر دانش است، باید نخست سراغ درِ آن را بگیرد.»
حضرت عباس علیهالسلام نیز درب ورود بهشهر حسینی علیهالسلام بود.
عباس(ع) نیز چنین حالتی نسبت بهامام حسین(ع) داشت. امام حسین(ع) با پیشامد هر مشکلی آن را با برادرش در میان گذاشتهو از او می خواست کهآن مشکل را برطرف نماید.»
این مسئلهسبب شد تا بهایشان لقب باب الحوائج بهمعنای «برآورندهنیازها» دادهشود، البتهبهنظر می رسد این لقب بعدها در نتیجهتوسل ها و کرامت های آن حضرت بهایشان دادهشدهاست.
حضرت ابوالفضل بهشدت بهامام حسین(ع) وابستگی داشت و هموارهخود را خدمت گزار ایشان میدانست و برای اجرای فرامین برادر خود همیشهپیشقدم بود.
از علامهفقید طباطبایی؛ نویسندهتفسیر بزرگ المیزان در این بارهنقل شدهاست کهفرمود:«مرحوم سید السّالکین و برهان العارفین، آقا سید علی قاضی فرمود:
در هنگام کشف بر من روشن و آشکار شد کهوجود مقدس اباعبداللّهالحسین علیهالسلام مظهر رحمت کلیّهالهیهاست و باب و پیشکار آن حضرت، سقای کربلا، سرحلقهارباب وفا، آقا باب الحوائج الی اللّه، ابوالفضل العباس صلوات اللّهو سلامهعلیهاست.
باب بهمعنای در و حوائج جمع حاجت است. باب الحوائج یعنی درهای حاجت؛ یعنی هر کهحاجتی دارد، میتواند از این طریق حاجتش را بگیرد. حضرت ابوالفضل العباس (ع) بهجهت این کهدر درگاهخدا مقرب است، باب الحوائج خواندهمیشود، چون میتوان با توسل بهآن حضرت، حاجت خویش را گرفت.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
"اولیای خداوند با اذن و رضایت پروردگار میتوانند مشکل گشا و باب الحوائج مردم باشند". (بقره، آیه255؛ انبیاء ،آیه28)
شاید علت این این کهچنین لقب و مقامی بهحضرت ابوالفضل دادهشدهاست، بهخاطر ایثار و فداکاری ایشان باشد، چون عبد صالح و مطیع خدا است، با پیروی از فرامین الهی دنیا را بهآخرت خود فروخت و بهچنین جایگاهی دست پیدا کرد.
در راستای مقام بلند ابوالفضل العباس(ع) است کهاز او بهعنوان عبد صالح یاد شدهاست:
" السلام علیک ایّها العبد الصالح المطیع للهو لرسولهو لأمیرالمؤمنین".(مفاتیح الجنان، ص435)
البتهعنوان باب الحوائج اختصاص بهحضرت عباس(ع) ندارد، بلکههمهمعصومان(ع) و برخی از اولیا باب الحوائج هستند؛ زیرا آنان در اثر تقوا و عبودیت، لیاقت این مقام را کسب کردهاند، ولی آنچهدر عرف شهرت یافته، آن است کهتنها بهبعضی عنوان باب الحوائج اطلاق شدهکهحضرت عباس (ع) نیز در زمرهآنان است.
از القاب دیگر حضرت ابوالفضل(ع) میتوان «سقا» و «صاحب اللواء» را نام برد. برخی معتقدند که«باب الحوائج» مشهورترین لقب حضرت عباس میان مردم است. بسیاری از مردم معتقدند کهدر صورت توسل بهحضرت عباس، خداوند حاجت آنها را برآوردهمیکند.(بهشتی، قهرمان علقمه، 1374ش، ص48؛ شریف قرشی، زندگانی حضرت عباس، 1386ش، ص36-37)
در روز عاشورا یاران اندک امام حسین(ع) مردانهدر برابر دشمنان ایستادگی کردند و در برابر سپاهسی هزار نفری دشمن تا اندازهای رشادت کردند کهجنگ تا عصر روز عاشورا ادامهپیدا کرد. حضرت ابوالفضل (ع) در این آزمون سربلند بیرون آمد. ایشان دارای القاب بسیاری هستند کهباب الحوائج یکی از آنها میباشد.
مرحوم آقای برقعی میگفت:
این کهایشان بهمقام باب الحوائجی رسیدهاند، بهخاطر این نیست کهچون دست یا پای ایشان را قطع کردند و یا چشمشان را تیر باران کردند، بلکهعلت آن، امر دیگری است، امتحانی کهایشان پس دادند، هیچ یک از شهدای کربلا این امتحان را پس نداد. حضرت ابوالفضل علیهالسلام تشنهبودند و وارد شریعهفرات شدند و موج های فرات را دیدند؛ انسان تشنهای کهسهروز آب نخوردهو مشکش را پر از آب کردهاست، کفی از آب فرات را برداشتند، در این لحظهایشان یاد تشنگی برادر نبودند، این کف آب را بالا آوردند و هنوز تشنگی برادر را بهخاطر نیاوردند، همین کهآب را نزدیک لب ها آوردند و مماس لب های تشنهشد، این جا بود کهیاد تشنگی برادر کرد؛ «فتذکر عطش اخیهالحسین». (بحارالانوار، 45/41)
غیر از چشم بیدار خدا، کسی حضرت عباس علیهالسلام را نمی دید و اگر حضرت عباس علیهالسلام از شریعه، آب میخوردند کسی خبر نداشت، لکن برای رضای خدا، با نهایت خلوص، آب را روی آب ریختند. قمر بنی هاشم در کوران حوادث، آزمون های سختی داد و با سربلندی بهشهادت رسید.