
کم نیستند جوانانی کهامروزهگرایش زیادی بهسمت خالکوبی دارندو طرح های بزرگ و کوچکی کهبر روی پوست خود حک میکنند تا از کاروان مدگرایی جا نمانند.
خالْکوبی یا تَتو (تاتو) بهعمل ایجاد نقوش دائمی یا با ماندگاری طولانی بر روی پوست گفتهمیشود. این عمل پدیدهای جهانگیر است. حتی در بین نقوشی کهدر جایهای گوناگون جهان انجام میشود.زنان معمولاً برای زیباتر شدن اقدام بهخالکوبی میکردهاند.
بهنظر میرسد تتو زدن و خالکوبی کردن هویت خودش را از دست دادهباشد، دیگر گذشت روزگاری کهخالکوبی حکم شجاعت داشت و نمادی برای قدرت نمایی بود.
در همین زمینهپای صحبت چند نفر از کسانی کهبا وجود ریسک خطرهای مختلف تاتو ، حاضر شدهاند طرحی را روی پوست خودشان داشتهباشند،نشستهایم:
«پدرم؛ خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم» این جملهرا روی کمرش خالکوبی کرده، کلمه«پدرم» را تحریری نوشتهو پررنگ تر از بقیه، میگوید این تتو تنها چیزی است کهحتی وقتی بمیرم هم با من در قبر میگذارند، میخواستم چیزی بهیاد پدرم داشتهباشم. نامش رضا است، 26 سال سن دارد و پدرش را چند سال قبل از دست دادهو همین دلیلی شدهبرای اینکهاین نوشتهرا روی بدنش خالکوبی کند، البتهمیگوید دلش نمی خواستهدر معرض دید باشد و بیشتر برای دل خودش زدهو بهرخ کشیدن آن را نمی پسندد.
اما همهمثل رضا نیستند، خیلی ها تتو را بهخاطر داشتن ظاهر و قیافهمتفاوت انتخاب میکنند، لذت میبرند از اینکهدرد را تحمل کنند، از اینکهدر مرکز توجهگروههای دوستان باشند، دوست دارند از اینکهآن ها را افرادی با تحمل بالا خطاب کنند و بزرگ بدانند، برای خیلی های شان اصلا طرح تتویی کهمیزنند معنی خاصی ندارد، مثل کامران؛ میگوید کهفقط دلش تتو میخواسته، از دفتر طرح ها هرکدام کهبزرگتر و پر جزئیات بودهرا انتخاب کردهو حالا دست ها و پاهایش پر از طرح های عجیبی است کهتنها برای نشان دادن و شاید قدرت نمایی زدهاست.
تتو یا خالکوبی همان نقش هایی با ماندگاری طولانی هستند کهروی پوست زدهمیشوند، روزگاری این طرح ها نمادی برای تمایز قبیلهها با هم بود، بعدتر میشد خالکوبی بهروش سنتی را در میان بزرگان هر روستا دید، اما امروزهجریان تا جایی ادامهپیدا کردهکهخالکوبی برای پسرها و دخترها تنها یک «مُد» بهحساب میآید.
برخی متن های سوزناک را بههرچیزی ترجیح میدهند، همین کهبخشی از کمبودهای زندگی را با استفادهاز سرنگ های رنگی روی پوست حک کنند، احساس میکنند کار بزرگی انجام دادهاند، همان طور کهمحسن 14 سالهروی دستش نوشتهاست؛ «خرابِ روزگاریم» و میگوید از زندگی خستهشدهو دلش نمی خواهد زندهباشد، این طرح را هم روی دستش و جایی کهدید زیادی دارد، زدهتا همهحال و روز او را بدانند.
شکایت از روزگار و شِکوهاز شرایط موجود یکی از اصلی ترین دلایل خالکوبی است، چهآن کهاشعار غم آلود زیادی را میتوان دید کهبرای تتو استفادهمیشود، بهنظر میرسد این نوع اعتراض بهاوضاع با آسیب رساندن بهبدن دست کم میان جوانان طرفدار زیادی دارد.
آرش جوان دیگری است کهنام برادرش را «علی» را روی دستش نوشته، چون بهگفتهخودش خیلی دوستش دارد، اما دوستانش بهاین حرف او میخندند و میگویند بهجای این کارها بهبردارت بیشتر احترام بگذار! اما علی، برادرِ بزرگ بهنظر غمگین تر و طلبکارتر بهنظر میرسد، او روی دستش عبارت «نفرین بهجهانی کهغمش نسبت ما شد» را نوشتهاست، عصبانی بهنظر میرسد و از آن بچههای منزوی است کهنسبت بههر توجهو نگاهی عکس العمل خشن نشان میدهد و چشم غرهمیرود. خیلی از کسانی کهخودشان تتو میزنند، این کار را هنر نقاشی میدانند؛ نقاشی هایی با ظرافت و جزئیات بالا کههنگام کشیدن آن ها باید تمرکز زیادی داشتهباشند و همهتلاششان را برای رسیدن بهبهترین طرح در اولین اقدام داشتهباشند، چون جبران اشتباهدر طراحی کاری سخت و دردناک است.
مهران 30 سالهاست و خودش کار تتو انجام میدهد، میگوید اگر مامورهای پلیس او را با سر و وضع واقعی اش ببینند، حتما دستگیر و مجازات میشود. اما چرا؟ مهران از فرق سر تا نوک پایش خالکوبی دارد، یک سمت بدن روایتی از زندگی یک انسان را کشیده؛ از بهدنیا آمدن و بزرگ شدن و مدرسهو دانشگاهو کار و ازدواج و فرزند و در نهایت مرگ! سمت دیگر بدنش را هم چرخ دندهخالکوبی کرده، چرخ دندههای سهبعدی با سایزهای مختلف کهکنار هم قرار گرفتهاند. اما او معمولا لباس های یقهدار با آستین های بلند میپوشد و موهایش را هم بلند نگهمیدارد.
مهران برای افراد زیادی تتو زدهو تجربیات زیادی دارد، او میگوید کهخیلی ها فقط برای اینکهخودی نشان بدهند، این کار را انجام میدهند و تعریف میکند کهبچههای جنوب شهر بیشتر بهدلیل کمبودهایی کهدر زندگی های شان دارند، اشعار غمگین مینویسند یا طرح های خیلی بزرگ را انتخاب میکنند، انگار دردی کهسوزن برای شان بهوجود میآورد، آرام شان میکند. اما بچههای بالا شهر و بهاصلاح مایهدار، بیشتر طرح های حجمی و عجیب را میپسندند و شاید بتوان گفت از روی خوشی و برای اینکهبین گروههای دوستی مورد توجهقرار بگیرند، حاضرند این درد را تحمل کنند، تتوهای رنگی بین این گروههم رواج زیادی دارد.
مهران توضیح میدهد کهعلاوهبر طرح انتخابی تتو کهشخصیت افراد را نشان میدهد، محل تتو هم خیلی مهم است؛ بعضی ها با طرح های از پیش مشخص شدهمیآیند کهمعمولا پشیمان نمی شوند و دقیق هم میدانند کدام قسمت از بدن طرح را بزنند، اگر در معرض دید باشد، یعنی اینکهدل و جرات زیادی دارد و حرف اطرافیان هم برایش مهم نیست و معمولا هم قید کار کردن و استخدام در جایی را زدهاست، اما آن هایی کهتازهطرح را میخواهند انتخاب کنند و دربارهمحل آن صحبت میکنند، کسانی هستند کهاحتمالا از تتو زدن پشیمان میشوند.
فرهاد یکی از افرادی بودهکهاز تتویش پشیمان میشود، او روی ساعد دست چپش طرح بزرگی از یک عقاب را داشته، یک روز کهدیگر نمی توانستهعقاب سیاهش را تحمل کند، یک ظرف اسید میگیرد و ... خودش میگوید «با چشمانم میدیدم کهپوست و گوشت دستم میسوخت و روی زمین میریخت»، بعد از این موضوع دستش دیگر مثل اول نشد و تنها گوشت اضافهآورد.
می گویند نگاهعمومی بهپدیدهتتو در حال تغییر کردن است و خیلی ها هستند کهبرای پوشاندن زخم ها یا جای عمل از خالکوبی استفادهمیکنند، اما این موضوع چندان در ایران دیدهنمی شود و اصلی ترین دلیل را در همان «مُد» بودن یا متفاوت بودن باید جست وجو کرد.
در این میان دخترهای جوان هم از قافلهعقب نماندهاند، کافی است سری بهاستخرها بزنید تا انواع و اقسام خالکوبی ها را روی بدن آن ها ببینید، فرق عمدهتتوی دخترها با پسرها در حجم و انگیزهانجام این کار است، دخترها بیشتر در جاهایی کهدیدهنمی شوند، خال میزنند و معمولا هم طرح های کوچک مانند پرنده، گل ها و از این اقسام را انتخاب میکنند. انگیزهاکثر آن ها هم زیبایی و بهمد روز بودن است، اصلا دخترها از اینکهکسی دربارهخالکوبی پرستوی روی شانهشان حرف بزند، خوشحال میشوند و همین دلیلی است کهاین کار را انجام میدهند و با اینکهبعضی قسمت ها مثل داخل بازو، مچ پا و یا پشت گوش درد زیادی دارد، اما آن ها تحمل میکنند، چون طرح های دخترانهبیشتر بهدرد این قسمت ها میخورند.
خالکوبی روزگاری تنها برای یاغی ها و سرکش ها بود، نگاهچندان مثبتی نسبت بهآن ها وجود نداشت، اما ستارههای دنیای بازیگری و ورزشکاران کسانی بودند کهاین شوی بزرگ را در تمام جوامع بهراهانداختند، روزهایی بود کهاگر یک بازیکن فوتبال خالکوبی داشت، تلویزیون صحنههای مربوط بهاو را خیلی نشان نمی داد یا عکس هایش را منتشر نمی کرد، اما حالا کار بهجایی رسیدهکهدر رسانهای داخلی و خارجی اخباری میخوانیم مبنی بر اینکه«خالکوبی های مسی چهمعنایی دارند؟» و داخل خبر، عکس تک تک تتوهای رنگی این بازیکن آرژانتینی را بهوضوح منتشر میکنند. یا جانی دپ بازیگر مشهور هالیوودی روی تک تک انگشتان دستش نوشتههایی را خالکوبی کردهو روی بازو و ساعدش هم همین طور. اصلا چرا راهدور بویم؛ بعضی بازیگران و ورزشکاران خودمان هم این روزها نمایش تتو راهانداختهاند!
با این اوصاف حالا در هر آرایشگاهی میتوان کسانی را پیدا کرد کهمشغول انجام تتو برای افراد هستند، بهنظر میرسد خالکوبی کردن هویت اصلی خودش را از دست داده، گذشت زمانی کهخالکوبی ابهت داشت و باعث ترس دیگران میشد، نسل جدید همهچیز برایش سرگرمی شدهو از اینکهطرح داشتهباشد، فقط بخش مُد بودن را مد نظر قرار میدهد.