
کتاب شازدهکوچولو، شعری است منثور و نثری است شاعرانهکهپر از یک دنیا لطف و معنی است. شازدهکوچولو، رویایی است راستین کهدر درون آدمی ریشهدوانده. شازدهکوچولو، آن قدر کهرویایی میماند همان اندازهنیز آرزوها و آرمان هایش واقعی و لمس کردنی است و در کالبدی کوچک تمام پاکی ها، زیبایی ها، حقیقت ها و احساس های راستین را در خود دارد و از دروغ ها، تظاهرها، فرومایگی ها و نابخردی های بهظاهر خردمندانهبهدور است. سخنان شازدهکوچولو، پرندههای سپیدی هستند کهبههر سو میپرند و حقیقت و راستی را بهآن هایی کهشیفتهزیبایی های درون اند، هدیهمیکنند و با صدای شازدهکوچولو میخوانند:«آنچهاصل است، از دیدهپنهان است.»
شازدهکوچولو از معروف ترین داستان های کودکان و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان و همچنین یکی از پرفروش ترین کتاب های تمام دوران ها است. در این داستان اگزوپری بهشیوهای سورئالیستی و بهبیان فلسفهخود از دوست داشتن و عشق و هستی میپردازد. طی این داستان اگزوپری از دیدگاهیک کودک، کهاز سیارکی بهنام ب612 آمده، سوالات بسیاری را از آدم ها وکارهای آن ها مطرح میکند. این اثر بهبیش از 150 زبان مختلف ترجمهشدهاست. مجموع فروش این کتاب بهزبان های مختلف از دویست میلیون نسخهگذشتهاست.
این کتاب در سال 2007 بهعنوان کتاب سال فرانسهبرگزیدهشدهاست.بخش های زیبایی از کتاب شازدهکوچولو نوشتهآنتوان دوسنت اگزوپری را انتخاب کردهایم کهدر ادامهآنها را خواهید خواند.
شازدهکوچولو پرسید:
از کجا بفهمم وابستهشدم؟
روباهجواب داد:
تا وقتی هست نمی فهمی!
ﺷﺎﺯﺩﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺑﯿﺎﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺸﻪ ﭼﯿﻪ؟
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ:
ﺑﺮﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﻪ...!
شازدهکوچولو:اهلی کردن یعنی چی؟
روباه:چیزی ست کهپاک فراموش شده..
معنی اش ایجاد علاقهکردن است
شازدهکوچولو گفت:
بعضی کارا
بعضی حرفا
بدجور دل آدمو آشوب میکنه
گل گفت مث چی؟
شازدهکوچولو گفت:
مث وقتی که
میدونی
دلم برات بی قراره
و کاری نمیکنی...