
دین اسلام و قرآن بهزنان حقوق و امتیازاتی دادهاست و زنان را بهرسمیت شناختهو برای آنها شخصیت و حقوق مستقلی قائل است. مقام زن در اسلام، مقامی منحصر بهفرد است، مقامی نوین، چیزی کهمشابهی برای آن وجود ندارد. پیشوایان دینی ما ارزش زیادی برای خانم ها قائل بودند آنچنان کهحضرت محمد (ص) در عصری کهعرب ها دختران خود را زندهبهگور میکردند، فاطمه(س) را نوردیدهو پارهتن خود معرفی میکند. اگر میخواهید بهعظمت و جایگاهزن در فرهنگ والای قرآن پی ببرید، با این بخش از دین و مذهب مجله اینترنتی فنجان همراهشوید.
در نزد خدا زن و مرد تفاوتی ندارند همچنان کهدر آیهی شریفهی سورهی احزاب آمدهاست:
إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا (آیه35 سورهاحزاب )
همانا کلیهمردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خدا ترس خاشع و مردان و زنان خیر خواهمسکین نواز و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی کهیاد خدا بسیار کنند، بر همهآنها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساختهاست.
از این آیهدر مییابیم کهزن خاشع و با ایمان و مرد خاشع و با ایمان هر دو در نزد خدا یک مقام دارند و از مغفرت و پاداشی بزرگ برخوردارند.
اسلام تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست و والاترین انسان در نزد خدا را با تقواترین میداند. خداوند متعال میفرماید:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ( حجرات/13 )
ای مردم، ما همهشما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاهشعبههای بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاهاست.
خداوند انسان ها را آفرید و هدایت نمود و هر کس میتواند از این دریای رحمت الهی حظ و بهرهای ببرد و راهتکامل و سعادت خویش را هموار سازد. آنچنان کهخداوند در آیهزیر بهتمام انسان ها بهیک چشم مینگرد و سخنی از جنسیت بهمیان نمی آورد. پس اختلاف در جنسیت نمی تواند مانعی برای تکامل باشد.
خداوند متعال میفرماید:
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا (آیه3 سورهانسان)
ما راهرا بهاو (انسان) نشان دادیم، خواهشاکر باشد یا ناسپاس.
در قرآن سخن از زنان پاک و الگوی دیگر زنان بهمیان آمدهاست کهاین را میرساند قرآن زنان را فردی تاثیرگذار در جامعهمیداند.
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (آیه11 سورهتحریم )
خداوند برای مؤمنان بههمسر فرعون مثل زدهاست در آن هنگام کهگفت:پروردگارا خانهای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات دهو مرا از گروهستمگران رهایی بخش. و همچنین مریم دختر عمران کهدامان خود را پاک نگهداشت.
اسلام برای زنان در ابعاد فردی و اجتماعی قوانین ویژهای وضع نمودهو حقوق شایستهای برای آنان قرار دادهکهموجب تعالی شخصیت آن ها است.
خداوند حکیم میفرماید:
لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ (آیه228 سورهبقره)
و برای زنان همانند وظایفی کهبر دوش آن هاست [حقوق] شایستهای قرار دادهشدهاست.
اسلام زنان را از آموزش و یادگیری منع نمی کند و فراگیری دانش و تزکیهنفس را بههمهافراد مرد و زن کهمیخواهند بهدرجات عالیهکمال نائل آیند، سفارش میکند. اسلام نمی خواهد زنان مسلمان، دوران زندگی خود را با غفلت و بی خبری و بهدور از هر گونهترقی و کمال، سپری کنند.
رسول گرامی اسلام صلی اللهعلیهوآلهمیفرماید:
طلب العلم فریضة علی کل مسلم ومسلمة ( امالی شیخ طوسی، مجلس 17، ح 40، ص 486. )
فراگیری علم و دانش بر هر مرد و زن مسلمان لازم و ضروری است.
اسلام برای زنان حق مالکیت قائل است .خداوند متعال دربارهحق مالکیت بهصراحت میفرماید:
لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ ۚ (آیه32 سورهنساء)
مردان نصیبی از آن چهبهدست میآورند دارند و زنان نیز نصیبی از آنچهبهدست میآورند دارند [و نباید حقوق هیچ یک پایمال شود].
برای اعراب زمان جاهلیت خبر میآوردند کهدختردار شدید از خشم سیاهمیشدند، و از بدی خبری کهآوردهشدهو از فشار افکار عمومی کهآن را بد میپنداشتند پنهان گشته، بهفکر فرو میرفتند کهآیا نگاهش بدارند و ذلت و خواری دختر داری را تحمل کنند و یا زندهزندهدر خاک پنهانش سازند، هم چنان کهعادت همهشان دربارهدختران متولد شدهاین بود و بطوری کهگفتهاند:قبل از اینکههمسرشان بزاید، چالهای میکندند و آمادهمیساختند، همین کهمیفهمیدند فرزندشان دختر است در آن چالهانداختهخاک بهرویش میریختند، تا زیر خاک جان بدهد، و این عمل را از ترس فقر، نسبت بهدختران مرتکب میشدند، کهمبادا در اثر نداری، کسی کهکفو آنان نیست بهایشان طمع کند. ( طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهموسوی همدانی، ج12، ص401.)
اسلام و قرآن برای همهانسان ها حق زندگی قائلند. هیچ کس حق ندارد دختری را زندهبگور کند و اگر این کار را کند، در جهان آخرت مورد بازخواست و عذاب قرار میگیرد. چنانچهدر سورهتکویر آمدهاست :
وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ و هنگامی کههرکس [با همسان خود] قرین و جفت شوند [خوبان با خوبان و بدان با بدان]
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ و هنگامی کهاز [دختر] زندهبهگور بپرسند
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ بهکدام گناهکشتهشده؟ ( سوره81:التکویر - جزء 30 )
در نزد خدا آبروی زن و مرد هر دو مهم است و خداوند تهمت زدن بهزنان و ریختن ابرویشان را نهی کردهو میفرماید این کار رحمت را دور میسازد.
خداوند میفرماید:
إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُوْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (نور 23)
آنهایی کهبهزنان پاکدامن تهمت میزنند و میگویند:او دوست دارد، او رفیق دارد، او با فلان مرد آشناست، آنهایی کهبهزنان آبرومند تهمت میزنند، در دنیا و آخرت از رحمت حق بهدور هستند.
خداوند میفرماید همهزنان مومن میتوانند فردی را از کاری زشت نهی و بهکار مثبتی امر کنند و امر بهمعروف و نهی از منکرتنها مخصوص مردان نیست و تمام مردان و زنان با ایمان، همهبر هم ولایت دارند.
قرآن میفرماید:
وَالْمُوْمِنُونَ وَالْمُوْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ (توبه71)
مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر بهمعروف، و نهی از منکر میکنند.
خداوند مسخرهکردن را امری زشت میداند و بههمهمردم توصیهمیکند کهیکدیگر را مسخرهنکنند. دربارهمسخرهنکردن خداوند در سورهحجرات میفرماید:
لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ ... قومی قومی دیگر را مسخرهنکند. شاید آن کسی کهتو او را مسخرهمیکنی از تو بهتر باشد. بعد میفرماید:«وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء» (حجرات 11) زنی هم حق ندارد زنی را مسخرهکند. شخصیت هر کسی محترم است.
خداوند تامین مسکن زن حتّی بعد از طلاق تا مدّت ها بر عهدهمرد میداند و میگوید مرد، حق ندارد برای صرفهجویی، انتقام و تحقیر، جای نامناسبی را برای سکونت زن انتخاب کند و همسر مطلّقهرا مجبور بهسکونت در آن محل کند. در انتخاب مسکن، باید بهسکینهو آرامش زن توجّهشود، نهآنکهفقط سرپناهداشتهباشد
قرآن میفرماید:«أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنتُم مِّن وُجْدِکُمْ» (طلاق 6)
بهخانم ها مسکن بدهید همانطور کهخودتان مسکن دارید.
نفقه، حقی است کهاسلام برای زن قرار دادهاست. در ازدواج دائم، پرداخت نفقهزن بر شوهر واجب است. حق نفقهدر اسلام، نوعی تسهیل برای زنان است تا بهسختی نیافتند.
در قرآن کریم، آیات متعددی دربارهوجوب نفقهزن نازل شدهاست:
وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ... ( بقرهآیه233 )
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر میدهند. (این) برای کسی است کهبخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند و برای آن کس کهفرزند برای او متولد شده(پدر)، لازم است خوراک و پوشاک مادر را بهطور شایسته(در مدت شیر دادن) بپردازد (حتی اگر طلاق گرفتهباشد.
أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنتُم مِن وُجْدِکُمْ... لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ... (طلاق آیه6)
آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید... آنان کهامکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها کهتنگدست اند، از آنچهکهخدا بهآنها دادهانفاق نمایند.
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ... ( نسا آیه34)
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بهدلیل برتریهایی کهخداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی نسبت بهبعضی دیگر قرار دادهاست و بهدلیل انفاقهایی کهاز اموالشان (در مورد زنان) میکنند.
پرداخت مهریهبر مردان واجب است و اگر کسی در این امر اهمال و کوتاهی کند و همسرش از او راضی نباشد، در آخرت مورد سؤال و سرزنش قرار خواهد گرفت.
خدای متعال میفرماید:وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه (نساء 4)
و مهرهای زنان را با میل قلبی و بهعنوان هدیهبهآن ها بدهید.
اسلام برای زنان حق ارث معین نمودهاست.خداوند دربارهارث در آیهای دیگر میفرماید:
لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ ۚ نَصِیبًا مَفْرُوضًا (آیه7 سورهنساء)
برای فرزندان پسر، سهمی از تَرَکهابوین و خویشان است و برای فرزندان دختر نیز سهمی از ترکهابوین و خویشان است، چهمال اندک باشد یا بسیار، نصیب هر کس از آن معین گردیده.
گرچهدر اسلام ارث زن نصف ارث مرد است اما زن ها میتوانند آن چهبهارث میبرند را در ملک شخصی خود نگهدارند. مردان ارث کامل میبرند اما وجوب نفقهبر عهدهمردان گذاشتهشدهاست و مردها موظفند از تمام مایملک خود در راهمعاش زندگی استفادهکنند، کهدر این صورت بهنظر میرسد در نهایت زنان بهرهبیشتری از مردان ببرند.
در زمان جاهلیت و قبل از اسلام زنان از شخصیت و جایگاهپایینی در جامعهبرخوردار بودند و مایهسرافکندگی بهشمار میرفتند تا جایی کهبرخی اعراب دختران خود را زندهبهگور میکردند.
قرآن کریم میفرماید:
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَیٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ (آیه58 سورهنحل)
و هرگاهبهیکی از آن ها بشارت دهند کهدختری نصیب تو شده، صورتش [از فرط ناراحتی] سیاهمیشود و بهشدت خشمگین میگردد.
با روی کار آمدن اسلام و برگزیدهشدن محمد (ص ) بهپیامبری شخصیت از دست رفتهزنان احیا شد چرا کهپیامبر رحمت دختر را مایهرحمت و برکت معرفی نمود و رفتاری شایستهبا دختر خود داشت.
رسول گرامی اسلام صلی اللهعلیهوآلهمیفرمایند:
قال رسول اللهصلی اللهعلیهوآله:
البنات هن المشفقات المجهزات المبارکات. (کنز العمال، متقی هندی، مؤسسة الرسالة، ج 16، ص 454، ح 45399)
این دخترانند کهدلسوز و مددکار و با برکتند.
اسلام زنان را از حضور در اجتماع منع نکردهبلکهبهآنها میگوید با حجاب و عفاف در اجتماع حاضر شوند. در زمان رسول خدا صلی اللهعلیهوآلهو بعد از آن در زمان ائمهمعصومین زنان در عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور داشتند. سلام هیچ گاهزنان را از حضور در امور فوق منع نکرده، بلکهدر برخی مسائل مانند حج آن را واجب شمردهو در بسیاری موارد آن را مجاز دانستهاست. روایت است حضرت فاطمهدر تشییع جنازهبعضی از مسلمانان شرکت میکردند و آن حضرت هم آنان را از این کار منع نمی کردند (وسایل الشیعة، شیخ حر عاملی، آل البیت، ج 2، ص 51.)
حضرت زینب بانوی صبرنیز با حضور در اجتماع مردم و مجالس بزرگ بر علیهدشمنان اسلام قیام نمودند و بهدفاع از حق پرداختند. در قرآن کریم بهبیعت زنان با پیامبرصلی اللهعلیهوآلهاشارهشدهاست:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَیٰ أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ ۙ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (آیه12 سورهممتحنه)
ای پیغمبر (گرامی) چون زنان مؤمن آیند کهبا تو بیعت کنند کهدیگر هرگز شرک بهخدا نیاورند و سرقت و زنا کاری نکنند و اولاد خود را بهقتل نرسانند و بر کسی افترا و بهتان میان دست و پای خود نبندند (یعنی فرزندی را کهمیان دست و پای خود پروردهو علم بهآن از انعقاد نطفهاو دارند بهدروغ بهکسی غیر پدرش نبندند) و با تو در هیچ امر معروفی مخالفت نکنند، بدین شرایط با آنها بیعت کن و بر آنان از خدا آمرزش و غفران طلب، کهخدا بسیار آمرزندهو مهربان است.