
بی صدا آمد اما خیلی زود صدایش را بهگوش همهی جهانیان رساند، معلوم نشد دقیقا از کجا و چطور یا توسط چهکسی دنیا را فرا گرفت اما روشن بود با هیچ کس تعارف ندارد و اگر بخواهد کسی را از زندگی ساقط کند بدون هیچ رحمی این کار را خواهد کر ؛ بلهدرست حدس زدید ویروس کرونا را میگوییم، ویروسی کهبهسریعترین شکل ممکن دور دنیا را حتی در کمتر از 80 روز در نوردید و خیلی زود پرچم فتحش را در هر کشور روی زمین کوبید.
ابتدا شایعات زیاد بود، برخی میگفتند آنقدرها هم کهرسانهها اعلام میکنند ترسناک نیست اما برخی دیگر با نهایت توان از مرگبار بودنش صحبت میکردند. گیج شدهبودیم و نمیدانستیم حرف کدام یک را باور کنیم، زمان بهما فهماند کهکدام حرف درست بود، این ذرهی کوچک قوی تر از آنچهتصور میشد عمل کرد و آمار رو بهرشد قربانیانش این را بهخوبی ثابت کرد.
مجبور شدیم زندگی مان را تغییر دهیم، دست دادن، بوسیدن و خیلی عادات دیگر کههرگز بهنظرمان چندان با ارزش نمی آمد تعطیل شدند. دهان ها همهپوشیدهشد و روی چهرهها لایهای محافظ برای جدا کردن ما از جهان اطرافمان ظاهر گشت. تا مدتها این تغییرات عجیب بود اما کم کم عادی شد و حالا بعد از گذشت یک سال و اندی از آمدن این میهمان ناخواندهو دوست نداشتنی اگر فردی را بدون ماسک و محافظ ببینیم تعجب میکنیم. اینها بدی های قابل تحمل کووید 19 بودند اما این ویروس منحوس اتفاقات تلخ دردناکی را هم بههمراهداشت کههمهبهنوعی آن را لمس کردیم.
عزیزان بسیاری را از دست دادیم، کرونای بیرحم توجهی بهاین نداشت کهقربانی اش چقدر چشم انتظار دارد و با رفتنش چند خانوادهداغدار میشوند، او کار خود را میکرد و میکند بی توجهبهتمام چیزهایی کهبرای ما مهم است و حیاتی. هنگام انتخاب قربانی اش توجهی بهجایگاه، ثروت، مقام، زیبایی، سن، ملیت و هیچ چیز دیگر او ندارد و فقط کار خود را میکند. اگر فرد دچار شدهشانس درمان و بهبودی داشت کهبعد از مدتی تحمل سختی و اوضاع بسیار دشوار جسمی بهخواست خداوند خوب میشد اما اگر وضعیت مناسب نبود آخر کار جور دیگر تمام میشد. از دشواری های ایجاد شدهبرای کادر زحمتکش و فداکار درمان هم کهنگوییم چراکهتوصیف ایثار آنها در اینجا نمیگنجد.
تمام آنچهرا گفتیم خیلی بهتر از ما میدانید اما شاید در میان دانستههایتان هستند چیزهایی از کرونا کهندانید یا شاید توجهی بهآنها نکنید ، یعنی همان بخش تامل برانگیزی کرونا">کهکرونا داشت و ما در غالب سوال " کرونا بهشما چهچیزی یاد داد " نظر برخی را جویا شدیم . برای شروع از همکاران خود در مجموعهی مجله اینترنتی فنجان این سوال را پرسیدم و پاسخ هایی کهشنیدیم بهاین شرح بود :
بیرون از مجموعههم با هر شخص دیگری صحبت کردیم نظرات همهمشابهآنچهخواندید بود، همهمیگفتند قدر بدانیم و چرا قدر ندانستیم و ... .
در میان هیاهوی واگن بانوان مترو، خانم میانسالی هم صحبت من شد. فرصت را غنیمت شمردم تا پاسخ سوالم را از او نیز جویا شوم، آهی کشید و از پسر جوانش گفت پسری کهکرونا او را از مادر تنهایش گرفتهبود. میگفت 4 سال پیش پسرم اصرار کرد برایش آستین بالا زدهو بهخواستگاری دختری از خانوادهی متوسط بروم، من هم شرط کردم کهاگر تحقیق کردم و همهچیز خوب بود حتما آن دختر را از خانوادهاش برای او خواستگاری کنم.
یکی از همسایگان دختری کهپسرم عاشقش شدهبود گفت کهپدر این دختر چندسالی بهدلیل بدهی مالی سنگین زندانی بودهو همین یک مورد مرا از ادامهی راهمنصرف کرد و بهپسرم گفتم کههرگز اجازهی ازدواج او با آن دختر را نخواهم داد. روزهای اول دلخور بود و با من سنگین رفتار میکرد اما بعد از چند روز همان پسر مهربان و مودب قبلی شد و گفت تا زمانی کهمن رضایت نداشتهباشم با آن دختر ازدواج نخواهد کرد اما تمام این سالها مدام از عشقش بهمن میگفت و از آرزوهایی کهبرای زندگی مشترک خود با آن دختر دارد.
بیش از دهدختر خوب و خانوادهدار برای ازدواج بهاو معرفی کردم اما نپذیرفت و با همان خوش رویی و ادبی کهداشت هر بار بهبهانهای مرا منصرف کرد. تمام این 4 سال فکر میکردم بالاخرهروزی او را راضی خواهم کرد اما نتوانستم تا اینکهاین ویروس لعنتی در عرض مدت کوتاهی پسرم را خیلی راحت تر از آنچهفکر کنم از من گرفت و من ماندم و حال بدی کهدرگیرش بودم و سوالاتی کهمدام در ذهنم مرور میشد.
چرا اجازهندادم تنها پسرم با کسی کهدوست دارد ازدواج کند؟ فقط بهخاطر زندانی بودن پدر آن دختر؟ زندانی بودن پدر دختر چهارتباطی بهخوب یا بد بودن او دارد؟ اگر سرسختی نمیکردم پسرم 4 سال عشق واقعی را تجربهمیکرد و اگرخداوند بهاو فرزندی میداد حالا من نشانهای از او داشتم و جای خالی اش را برایم پر میکرد.
در دوران سخت کرونا داستان های بسیاری مشابهاین شکل گرفت و نقل شد. نظرات را خواندید و بدون شک بسیار بیشتر و متنوع تر از آنچا ما در اینجا گفتیم شنیدهاید کههمهفقط یک حرف را بازگو و تکرار میکنند و آن هم قدر دانستن است یعنی" چیز خوبی کرونا">کهکرونا با خود آورد" و " مهمترین درسی کهکووید 19 بهما آموخت" این بود کهبهتراست تا هستیم و هستند قدر بدانیم کهپشیمانی سودی ندارد. بیاید عزیزانمان را واقعا دوست بداریم، نگاهی بهظاهر و دارایی هایشان نکنیم چرا کهدر برابر ارزش یک انسان این مسائل بی ارزش ترین هستند. چیز خوبی کرونا">کهکرونا با خود آورد همان بیداری و هوشیاری ما و دیدن داشتههایی کهپیش از آن ارزش واقعی شان را نمیدانستیم بود.