
زمانی کهبحث لاغر شدن مطرح میشود، ذهن خود انسان هم میتواند مانع لاغری شود. ذهن ما باعث میشود کهورزش انجام ندهیم و ما بخاطر اینکهبهچهدلیل دوستان مواد غذایی چاق کنندهمیخورند ولی لاغر هستند، کلنجار میرود. ما باید در نوع صحبت با خودمان، تغییراتی بوجود آوریم تا بتوانیم بههدف رژیمی خودمان برسیم. اگر خودتان را از شر این هفت فکر مخرب، رها کنید،لاغر شدن نهتنها آسان تر بلکهلذتبخش میشود.
نمی خواهم برای لاغر شدن، خودم رو فدا کنم!
تا بهحال چند بار این فکر بهذهن شما رسیدهاست کهدر حال فدا کردن خودتون هستید؟ زمان هایی کهدوستان شما در حال دسر خوردن هستند و شما نمی توانید دسر بخورید یا زمان هایی کهدر مهمانی ها انواع غذاها سرو میشود و شما نمی توانید همهاون غذاها رو امتحان کنید. در چنین مواردی احساس سرخوردگی شدیدی میکنید، اینطور نیست؟ اگر این دلزدگی و سرخوردگی، دائماً تکرار شود، باعث شکست برنامهکاهش وزن شما میشود.
شما وقتی حیف میشوید کهبرای هیچ و پوچ پا بر روی دل خود بگذارید. اما ثمرهرژیم کاهش وزن، هیچ و پوچ نیست. در واقع، یک چیز رو فدای چیز بسیار با ارزش تری میکنید. چهچیزی با ارزش تر از سلامتی و حس اعتماد بهنفس است؟ دسر ارزشمندتر است یا بدن شما؟
امروز هم کهگذشت، از فردا رژیم گرفتن رو شروع میکنم!
تقریباً همهما این فکر رو از ذهن خودمون گذراندهایم. همهما هم میدانیم کهاون “فردایی” کهبهخودمون وعدهمیدهیم و برایش تصمیم کبری میگیریم، هیچ وقت نمی آید و ما دائماً یک دور باطل رو طی میکنیم.
هر وقت کهفکر رژیم گرفتن از روز بعد بهذهن تون خطور کرد، این سؤال رو از خودتون بپرسید که“چهقدمی رو میتوانم از همین لحظهبرای کاهش وزن خودم بردارم، حتی اگر قدم کوچکی باشد”. این فکر رو حتی بهنیم ساعت بعد هم موکول نکنید و در همون لحظهتصمیم بگیرید کهچهکاری از دست تون بر میآید تا از برنامهعقب نیفتید و بهفردا موکول نکنید. مثلاً میتوانید در همون لحظهچند قاشق از غذای داخل بشقاب رو نخورید یا در همون لحظهبهجای نوشابه ای کهدر دست دارید، یک لیوان آب بنوشید. همیشهاز این وحشت داریم کهتغییرات بزرگی در زندگی خود ایجاد کنیم. اما اگر از تغییرات کوچک شروع کنیم، حس وحشت ما هم کمتر میشود. هر چهزودتر این تغییرات رو شروع کنید، زودتر هم بهنتیجهمیرسید.
وقت کافی ندارم تا بر روی برنامهکاهش وزن تمرکز کنم!
وقتی کهاز ورزش کردن شانهخالی میکنیم، اولین و بزرگترین بهانهما، کمبود وقت است. پیشنهاد ما این است کهبهجای استفادهاز جمله“وقت کافی برای ورزش کردن، ندارم”، از این جملات استفادهکنید “امروز تصمیم گرفتهام کهورزش نکنم و ترجیح میدهم کهتلویزیون تماشا کنم.”
شما خودتون انتخاب میکنید کهوقت تون رو چگونهبگذرانید. اگر میخواهید از ورزش کردن شانهخالی کنید، هیچ اشکالی ندارد اما این رو بهگردن کمبود وقت نیندازید بلکهبهخودتون یادآوری کنید کهاین انتخاب خودتون بودهاست و کارهای دیگر رو بهیک ورزش نیم ساعتهترجیح دادهاید.
هیچ کس مجبور نیست بهاندازهمن برای لاغر شدن، زحمت بکشد!
همهما فکر میکنیم کههیچ کس بهاندازهخود ما زحمت نمی کشد. بیایید واقع گرا باشیم. مسلماً، کاهش وزن برای بعضی از افراد راحت تر از راهی است کهما در پیش داریم اما افراد بسیار زیادی هم هستند کهراهسخت تری رو باید طی کنند. بعضی از همین افراد، دست روی دست نگذاشتهاند و بهژنتیک و عوامل محیطی اجازهنمی دهند کهکل زندگی اونها رو تحت کنترل خود در آوردهو دست و پای اونها رو ببندند.
افکار منفی رو از خودتون دور کنید. بهکسانی فکر کنید کهقبل از شما مسیر سخت تری رو طی کردهاند و موفق شدهاند. تعداد این افراد بههیچ وجهکم نیست. اگر حتی یک نفر توانستهباشد، شما هم میتوانید. بر روی عواملی کهتحت کنترل نیستند تمرکز نکنید. بهعواملی فکر کنید کهمیتوانید تغییر بدهید.
متابولیسم من بسیار کند است!
بعضی از ما سعی میکنیم کهبرنامهکاهش وزن رو با دقت دنبال کردهو بهطور منظم ورزش کنیم اما همچنان نتیجهای از سعی و تلاش خود نمی گیریم. در چنین مواردی اولین موردی کهبهسرزنش اون میپردازیم، ژنتیک است. در واقع، از اینکهچهکارهایی رو باید یا نباید انجام میدادهایم، غافل میشویم. درست است کهبعضی از افراد از نظر ژنتیکی، بیشتر از سایرین در معرض ابتلا بهاضافهوزن قرار دارند اما این همهداستان نیست. دهها دلیل دیگر هم در ایجاد اضافهوزن دخیل هستند و بیشتر این دلایل بهعادت های ما مربوط میشوند.
بهجای اینکهدست روی دست بگذارید و خودتون رو موجودی ناتوان تصور کنید، بهخودتون بیایید و نظارهگر قدرت خودتون رو در ایجاد تغییرات مثبت باشید. با نشستن و عمل نکردن، آبی گرم نمی شود. بر روی عضلات خود کار کنید و ورزش های قدرتی انجام بدهید. شدت ورزش رو بهتدریج افزایش بدهید و در انتخاب غذاها دقت بیشتری کنید. روش های متعددی برای بهبود متابولیسم وجود دارند کهدر مقالات متعدد در این بلاگ دربارهاونها صحبت کردهایم و همهاین روش ها هم بهراحتی تحت کنترل خود شما هستند.
فقط چند لقمهاضافهتر کهبهجایی بر نمی خورد!
چند بار تا بهحال این دروغ رو بهخودمون گفتهایم؟ چند بار بابت این کار خودمون رو سرزنش کردهایم و پشیمان شدهایم؟ همین پشیمانی و حس تقصیر باعث میشود کهبهپرخوری احساسی روی بیاوریم.
با خودتون رو راست باشید. اون لقمههای اضافهتر، کم کم انباشتهشدهو شما رو از هدف دور میکنند اما اگر گاهی برایتان پیش آمد کهبیش از حدی کهبرنامهریزی شدهاست، غذا خوردید، از هر لقمهای کهمیخورید، لذت ببرید و دست از سرزنش های بعدی بردارید. اما، اما، اما … حواستون باشد کهدر وعدهبعدی، دوبارهبهبرنامهبرگردید. لازم نیست کهدر وعدهبعد کم خوری کنید یا ریاضت بکشید. فقط بهبرنامهبرگردید.
امروز ورزش کردهام. پس اشکالی ندارید کهغذای بیشتری بخورم!
لزومی ندارد کهبرای ورزشی کهکردهایم بهخودمون جایزهغذایی بدهیم. سالم بودن و تناسب اندام، بهخودی خود بهترین جایزهای هستند کهاز ورزش کردن بهدست میآوریم. اما اگر هم احساس میکنید کهبهانگیزهبیشتری نیاز دارید، هرگز از غذا بهعنوان جایزهاستفادهنکنید. اولاً با خودتون فکر کنید که“امروز ورزش کردهام و احساس فوق العادهای دارم چون بههدف نزدیک تر شدهام و احساس شادی و سلامتی میکنم. پس چرا باید این حس زیبا رو خراب کنم؟!” ثانیاً برای خودتون جایزهای بهغیر از غذا در نظر بگیرید. غذایی کهبعد از ورزش میخوریم باید بهاندازهرفع نیاز بدن برای ترمیم بافت ها باشد و نباید تمام زحمات ما رو نقش بر آب کند.