
خانوادهبا فراهم نمودن روابط نزدیک و مثبت میتواند نقش موثری بر ارتقای سلامت روانی افراد داشتهباشد فضای خانه، نخستین و بادوام ترین عاملی است که، در رشد شخصیت افراد تأ ثیر میگذارد زیرا یک نظام اجتماعی و طبیعی است کهمجموعهقواعد و اصول را برای اعضاء خود تعیین میکند. رابطهاعضاء این خردهفرهنگ، رابطهای عمیق و چند لایهاست کهبا هدف مشترک بنا شدهاست. در چنین نظامی، افراد بهوسیلهعلایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل بهیکدیگر متصل شدهاند. خانوادهکوچکترین جزء اجتماع بودهو با درکنار هم قرار گرفتن خانوادهها، جامعهشکل میگیرد.
دکتر مینا پور فرخ، روان شناس در این بارهگفت:اعضای یک خانوادهسالم از نظر عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و روانی رشد کردهو بهسوی اهداف اساسی گام بر میدارند. آنها نقاط قوت همدیگر را تقویت نمودهو برای برطرف نمودن نقاط ضعف برنامهریزی میکنند تا زندگی خود را بهبود بخشند. اولین مرحلهزندگی کهاز بدو تولد انسان آغاز میشود و شکل میگیرد مرحلهاجتماعی شدن است و در خلال آن رشد مراحل جسمی و روحی روانی صورت میگیرد. اگر مرحلهاجتماعی شدن بهدرستی و بهشکل کامل پیش نرود؛ بقاء انسان بهخطر میافتد. وقتی فرد در شرایط تعاملات اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران قرار میگیرد در حقیقت با قسمتی از هویت خود ارتباط برقرار میکند.
آشنا شدن با شبکهخانوادگی باعث میشود فشارها و نقش های خانوادهسبک تر شود و فهم این نقش های خانوادگی بهتعامل سازگارانهدر خانوادهکمک کردهو منجر بهاز بین رفتن بسیاری از سوء تفاهمات میشود. نظام خانوادهبهدو صورت نظام بستهو نظام باز میباشد. در خانوادهبا نظام بسته، ارزش فردی در برابر قدرت و اجرا در مقام دوم است و اعمال وابستهبهتصمیمات صاحب قدرت میباشد. همچنین افراد این خانوادهدر برابر تغییر بسیار مقاومت کردهو انعطاف کمی دارند. اما در خانوادهبا نظام باز، ارزش فرد دارای بالاترین درجهبودهو اقدامات نتیجهواقعیت هستند. افراد خانوادهاز تغییر بهعنوان یک مسئلهطبیعی و مطلوب استقبال مینمایند و بسیار انعطاف پذیر میباشند.
الگوی دیگری هم در خانوادهو ارتباطات بین فردی حکم فرماست کهعبارتند از سازشگر- سرزنشگر- حسابگر- مبهم و تراز کننده. فرد سازشگر، سخنانش در جهت جلب توجهدیگران و بهنوعی خودشیرین است و سعی میکند از هر موضوعی کهموجب ناخوشایندی دیگران شود عذرخواهی کند و هرگز مخالفتی نشان ندهد. فرد سرزنشگر، ایرادگیر و پرتوقع است. از کلمات مخالفت آمیز و منفی استفادهمیکند و علاقهدارد سلطهخود را بر دیگران تحمیل کند و نهاینکهواقعا حقیقت را دریابد. فرد حسابگر، بسیار مرتب و معقول بهنظر میرسد و احساسات و هیجان کمتری دارد. آرام و خونسرد است و انعطاف کمی دارد و در تصمیم گیری های خود بیشتر منطقی و بهدور از احساس برخورد کردهو سود و زیان و منفعت خود را در نظر میگیرد. فرد مبهم، خودش هم از احساسات و نیازهایش بی اطلاع بودهو همیشهشاکی است کههیچ کس بهمن توجهنمی کند. انگار این افراد بیشتر در جسم هستند تا فکر و ذهن و همیشهدر روابط خود ابهام دارند. و اما حالت آخر کهسالم ترین الگو در روابط بین فردی میباشد؛ فرد تراز کنندهاست. در فرد همتراز، نوعی کمال، روانی گفتار، سرحالی و گشادگی چهرههمراهبا جرات و جسارت وجود دارد و روابط فرد، بالندهبودهو نتایج رضایت بخشی را بهدنبال دارد.
از آنجایی کهاحساس تعلق در بین اعضای خانوادهیکی از دلنشین ترین و ایمن ترین روابط موجود میباشد لذا دورهمی های خانوادهدر بوجود آمدن و تقویت این حس بسیار موثر است. غذا خوردن در کنار خانوادهفرصتی است تا افراد احساسات و عقاید ناشی از امور روزانهخود را با همدیگر سهیم شوند. تعطیلات آخر هفتهو رفتن بهسفر هم باعث بوجود آمدن شرایطی برای ایجاد یک ارتباط موثر و موفق میباشد. از آنجاییکهزندگی صنعتی امروزی این فرصت با هم بودن را کم کردهاست ؛ لذا توجهبهکیفیت و نهکمیت رابطهمیتواند این زمان کوتاهرا مفید و مفرح نماید.