
افراد با انتخاب کردن سبک زندگی صحیح میتوانند تا حدودی باعث افزایش طول عمر خود شوند. همچنین رژیم غذایی رابطهمستقیمی با نحو زندگی و میزان بهرهمندی از سلامت جسمی فرد دارد، بهگونهای کهتغذیهاز مهم ترین ملاک های سلامتی و طول عمر افراد است. از دیگر راهکارهایی کهباعث افزایش عمر افراد میشود ورزش کردن است کهدارای انواع مختلفی است و هریک بهنوعی برای سلامتی مفید است.
اما چنین چیزی ظاهراً برخلاف شهودهای ماست. میانگین امید بهزندگی انسان در طول قرن های اخیر هموارهروبهرشد بودهاست. حداکثر طول عمر انسان نیز همین طور:اگرچهصحت سنجی ادعای عمر بسیار طولانی شاید دشوار باشد، مجموعهای موثق از آمارها در سوئد نشان دادهپیرترین افراد در دهۀ 1860 تنها 101 سال عمر کردهاند، اما این عدد در دهۀ 1990 به108 سال رسیدهاست. ویژ، کهمطالعات جدید را رهبری میکرد، میگوید:«جمعیت شناسان میگفتند اگر این چشم انداز نقطۀ پایانی هم داشتهباشد، فعلاً نمی توان این نقطهرا دید.» «وقتی کالمان در 122سالگی درگذشت، همهگفتند دیر یا زود کسی پیدا خواهد شد که125 یا 130 سال عمر داشتهباشد. اما بعد از کلمنت، کسی بهسن او نرسید. حداکثر سن 115 سال بود.»
دانگ، میلهالند و ویژ برای اینکهببینند این ثباتِ فرضیْ واقعی است یا خیر، بهسراغ دو بانک بین المللی اطلاعات در زمینۀ طول عمر رفتند و افراد سالمندِ ازدنیارفتهدر هر سال را بررسی کردند. آن ها بهطور مشخص سالمندان فرانسه، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحدهرا مورد بررسی قرار دادند، چهار کشوری کهبیشترین جمعیت بالای 110 سال را دارا هستند.
دادههای بهدست آمدهواضح بود. بین دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990، حداکثر طول عمر انسان از چیزی حدود 110 سال به115 سال رسید و این رشد بعد از سال 1995، کمی پیش از مرگ ژان کالمان، متوقف شد. درواقع تیمِ ویژ برآورد کردند که، در هر سال، احتمال اینکهحداقل یک نفر در جهان بیش از 125 سال عمر کند کمتر از یک در دههزار است.
باوجود بهداشت، آنتی بیوتیک ها، واکسن ها و دیگر پیشرفت های پزشکی، باز هم پیرترین افرادِ زندهدیرتر از این نمی میرند. صرف نظر از محدودکردن مصرف کالری، داروهایی مثل راپامیسین یا دیگر ترفندهایی کهانسان برای کندکردن ساعت شنیِ عمرش بهآن ها متوسل میشود، بعید هم هست چنین شود. ویژ میگوید:«در علم هیچ وقت نمی توانیم مطمئن باشیم، اما من تابهحال چیزی ندیدهام کهفکر کنم میتواند این سقف طول عمر را افزایش دهد.»
سقف طول عمر ما احتمالاً رابطۀ تنگاتنگی با بیولوژی مان دارد. همین طور کهپیر میشویم، آرام آرام بهدی.ان.ای و دیگر مولکول های بدنمان آسیب میرسانیم و این باعث میشود سیستم پیچیدۀ سلول هایمان بهتودهای پرسروصدا و ناکارآمد تبدیل شود. در بیشتر موارد، این فساد منجر بهبیماری های خاص کهن سالی، همچون سرطان، نارسایی قلبی یا آلزایمر میشود. اما اگر افراد بیشتر از 80 یا 90 سال عمر کنند، احتمال مبتلاشدن بهچنین بیماری هایی عملاً در آن ها رو بهکاهش میگذارد، شاید چون این افراد ژن های محافظ دارند. صدودهسالهها نوعاً بهخاطر بیماری های حاد نمی میرند:کالمان بهمرگ طبیعی مرد و بسیاری از این افراد حتی در اواخر عمرشان هم از لحاظ فیزیکی بهکسی وابستهنیستند. ویژ میگوید باوجوداین همچنان میمیرند، «صرفاً بهاین خاطر کهبسیاری از کارکردهای جسمی شان مختل میشود. یعنی بیش ازاین نمی توانند بهزندگی ادامهدهند.»
چرا زندگی باید بهچنین توقف یکبارهای برسد؟ تصور کنید حیوانی دارید کهپیر نمی شود. هرچند نامیراست، همچنان ممکن است بر اثر گرسنگی، تصادف یا حملۀ حیوانات درندهبمیرد. بالاخرهشانس این موجود تمام میشود. این موجود خیالی باید جمعیتی شبیهبهما داشتهباشد:تعداد زیادی جوان و تعداد کمتری افراد سال خورده.
به این ترتیب، تکامل احتمالاً بهتغییرات ژنتیکی ای یاری میرساند کهمزایایی برای مراحل ابتدایی زندگی، همچون رشد یا تولیدمثل، ایجاد میکنند. در مقابل، تکامل آن دستهاز تغییرات ژنتیکی ای را کهدر اواخر زندگی منجر بهصدمهدیدن بدن میشوند، نادیدهمیگیرد. وقتی تعداد کسانی کهبهاین سن میرسند تا این حد کم است، این تغییرات خیلی کم اهمیت پیدا میکنند. بههمین خاطر است کهموجودات پیر میشوند. تکامل طبیعتاً و بهشکل اجتناب ناپذیریْ جوانی را بر پیری ارجح میداند.
اما اگر رشد اولیهو تجربیات کودکی نقش بسیار مهمی در سلامت بزرگ سالی ما داشتهباشند، باید توجهداشتهباشیم کهصدسالههای امروز در دهۀ 1900 بهدنیا آمدهاند. هولی براون بورگ از دانشگاهداکوتای شمالی میگوید، شاید هنوز «تأثیر ارتقای بهداشت، مراقبت های سلامت، واکسیناسیون و پیشرفت های بهداشتی ای کهدر دههای سی بهبعد اتفاق افتادهاند» در بایگانی های طول عمر ثبت نشدهاست. یا شاید، «رژیم های نامناسب و ورزش نکردنْ آن دستاوردها را خنثی کردهاست».
ویژ میگوید احتمال کمی هست کهاین موضوع اهمیت زیادی داشتهباشد. «همین کهشما در دوران کودکی جان سالم بهدر ببرید بهاین معناست کهاحتمال زندهماندنتان در طول دورههای بلند واقعاً بیشتر است. همچنین پیشرفت های بسیاری صورت گرفتهاست کهبا استفادهاز آن ها میتوان افراد سالمند را مدت بسیار بیشتری زندهنگهداشت. ما بهپیشرفت در مراقبت های پزشکی و استانداردهای ایمنی ادامهدادهایم و روزبهروز بهتعداد افرادی با عمر طولانی اضافهمیشود. برای این واقعیت کههیچ کسی کهن سال تر از ژان کالمان نیست هیچ تبیینی نداریم جز اینکهبگوییم بهسقف طول عمر رسیدهایم.»
ما سقف طول عمر حیوانات آزمایشگاهی، مثل کرم ها، حشرات و جوندگان را افزایش دادهایم. اما این موجودات را دانشمندان، بهطور ویژه، اصلاح نژاد کردهبودند تا سریع رشد کنند و بهسرعت بهتولیدمثل برسند. بسیاری از تکنیک های استفادهشدهبرای افزایش طول عمر آن ها، از داروها گرفتهتا محدودکردن کالری، احتمالاً تنها با کندکردن رشد کاذب و مصنوعی شان عمل میکنند.
ترفندهای مشابهممکن است طول سلامت ما را افزایش دادهو متوسط امید بهزندگی را ارتقا دهد. اما ویژ معتقد است حداکثر چیزی کهمیتوانیم بدان امید داشتهباشیم این است کهتا حول وحوش 115 سالگی بسیار سالم باشیم؛ بعد از این سن، جسم ما خیلی زود از کار میافتد.
«شکی نیست کهما روند پیری را بهتعویق انداختهایم»، این را جودیت کمپیزی از مؤسسۀ تحقیقاتِ پیری باک میگوید. «اما برای بالابردن حداکثر طولِ عمر احتمالاً باید ژن های بسیاری را اصلاح کنیم کهدر زمان حیات ما و حتی در زمان حیات نوههای ما نیز ممکن نیست.»
بعد از چاپ این مقاله، چند نفر از دانشمندان در توییتر آمار مورداستفادهدر آن را زیر سؤال بردند. لئونید کروگلیاک، از دانشگاهکالیفرنیا، لوس انجلس، تصور میکند ثبات سنی اخیر باتوجهبهتعداد کمی از افراد استثنائی همچون کالمان برآورد شدهاست. او گفت اگر این معدود افراد را کنار بگذارید «مشخص نیست فراتر از نوسانات تصادفی، گسستی در این روند صعودی وجود داشتهباشد». او همچنین انتخاب بازههای قبل و بعد از سال 1995 توسط ویژ بهمنظور تحلیل تغییرات در حداکثر طول عمر را زیر سؤال برد و آن را «نقطۀ انفصالِ من درآوردی» نامید.
ویژ از تحقیقات تیم خود دفاع میکند. تیم او در ابتدا ژان کالمان را از تحلیل خود خارج کرد؛ چهبا او و چهبدون او، نتایج یکسان هستند. بعد از سال 1995 افزایشی در حداکثر طول عمر وجود نداشتهاست. اینکهویژ چهسالی را نقطۀ انفصال قرار داد نیز اهمیتی نداشت. او میگوید:«ابداً هیچ افزایش معناداری از دهۀ 1990 بهبعد وجود نداشتهاست.» «مطمئنم برخی از مردم خواهند گفت این روند صعودی بهزودی ادامهخواهد یافت. هرچند قبول داریم کهدادهها مغشوش است، کهانتظارش هم میرفت، ولی آمارها واضح و روشن هستند. خوشبختانهتمام بانک های اطلاعاتیْ همگانی هستند، بنابراین هرکسی بخواهد میتواند عملیات ریاضی را انجام دهد و با ما مخالفت کند.»