بعضی از مردها تحت کنترل قرار دادن های همسر را حاکی از عشق بی اندازهبیان میکنند. بهاین دلیل کهزن را حریم زندگی خود بهحساب میآورند و نمی خواهند اجازهدهند کهاین حریم شکستهشود. اما اظهار چنین عشق های شکنجهآوری کهبا روحیات فردی انسانی سازگار نیست.
یک خندهسادهدر مهمانی یا یک ساعت دیرتر بهخانهآمدن، بمب درون او را منفجر میکند و خانهرا برای تان جهنم میکند... . کافی است چند دقیقهبیشتر پای آینهبایستید تا حتی بهتلاش شما برای زیباتر شدن هم شک کند و پای دیگرانی کهاز وجودشان بی خبرید را بهمیان بیاورد؟
رفتار با شوهر بد دل
انگار این مرد، هیچ کدام از تلاش های تان برای ساختن یک خانهآرام را نمی بیند و در فکرهایی غرق شدهاست کهبیان کردن شان آزارتان میدهد. اگر تردیدهای این مرد شکاک، عشق را از خانهشما فراری میدهد سادهاز کنار حرف هایش نگذرید. شک کردن مشکلی نیست کهبا گذر زمان یا بالاتر رفتن تحمل شما از بین برود.
سرنخ ها را پیدا کنید بل از آنکهبخواهید مشکل را حل کنید، باید نشانههای آغاز شدنش را بهخاطر بیاورید. اولین جرقههای شک همسرتان از کجا شروع شد و چطور شکاک بودنش را بهشما نشان داد؟ شما بهآن رفتارها چهواکنشی نشان دادید و در روزهای بعد، رابطهتان چطور پیش رفت؟ همهآنچهدر این مدت بر هر دوی شما گذشتهرا یک دور مرور کنید تا پروندهای جامع از این شک، نشانهها و آثارش را در ذهن تان مجسم کنید تا برای کنترل این شرایط آمادهتر شوید.
سهم تان را نادیدهنگیرید در گذشتهشما اتفاقی افتادهکههمسرتان از تکرار شدنش میترسد یا اینکهشریک زندگی تان گذشتهسختی داشتهو بهخاطر اینکهزندگی مشترکش بهسرنوشت زن و شوهرهای شکست خوردهدچار نشود بهدنبال راهی برای اطمینان میگردد؟ برای آنکهحساسیت های همسر شکاک تان را مهار کنید، باید پاسخی برای این سؤال ها پیدا کنید. شاید هم اشتباهات خود شما یا حتی واکنش های اشتباهبهاولین رفتارهای آلودهبهشک همسرتان مشکل را بیشتر کردهباشد. حالا کهمیتوانید همهآنها را بهخاطر بیاورید، اشتباهات تان را شناسایی کردهو از تکرار دوبارهآنها پرهیز کنید.
علت بد دلی شوهر
اگر میخواهید امتیاز بدهید قطعا زمانی کهازدواج کردهاید، از برخی حساسیت های او باخبر بودهاید، پس خط قرمزهایی کهپیش از شروع زندگی در موردشان توافق کردهاید را رعایت کردهو سعی کنید با دادن امتیازهایی کهشما را آزار نمی دهد و زندگی و ارتباطات تان را فلج نمی کند از حساسیت های او کم کنید.
این امتیازها نباید زندگی روزمرهشما را مختل کند. برای مثال همان طور کهپیش از این گفتیم اگر عاشق کار کردن هستید، با گفتن اینکه«بهخاطر تو سر کار نمی روم» تنها خود را بهبحران تازهای وارد میکنید و نهتنها بهشک کردن هایش پایان نمی دهید، بلکهدلیل دیگری برای ناراحتی و دلزدهبودن از این رابطهرا برای خود ایجاد میکنید. یادتان نرود کهامتیاز دادن باید بهمعنای بیشتر کردن آرامش هر دوی شماباشد نهباج دادن بههمسرتان و تحت فشار گذاشتن خود.
تلافی نکنید اگر از همسرتان رنجیدهاید، برای تلافی کردن موقعیتی را بهوجود نیاورید کهاحساس شک بیشتری کند. زندگی مشترک میدان جنگ و مقابلهبهمثل نیست و راهحل آرام کردن همسر شکاک تان، بیشتر کردن تردیدهایش نیست. مقابلهبهمثل یا متهم کردن همسر بدترین راهی است کهمیتوانید برای آرام کردن زندگی تان انتخاب کنید. مدام انگشت اتهام را بهسمت همسرتان نشانهنگیرید و با از بین بردن اعتماد بهنفسش برای برندهشدن تلاش نکنید. گاهی بهاو بگویید کهشاید در برخی موارد حق داشتهو سوءتفاهمی میان شما چنین مشکلی را ایجاد کردهاست. در تمام طول بحث بهاو بگویید که«برداشت های اشتباه» در ایجاد این مشکل دخیل بودهو «هر دوی شما» باید برای از بین بردن سوءتفاهم ها تلاش کنید.
مراقب خط قرمزها باشید اگر میخواهید بهاین رابطهادامهدهید، باید بتوانید مسیری کهبههمراههمسرتان در پیش دارید را هموارتر کنید. قرار نیست برای آوردن آرامش بهخانه، بسوزید و بسازید، بلکهباید چهارچوبی را طراحی کنید کهبا پایبندی هر نفرتان بهآن، مشکلات کمتر شود. شما باید بدانید کههمسرتان در چهمحدودههایی حق ورود و اظهار نظر دارد و چهحوزههایی جای او نیست. تصور نکنید همین کهاو «همسر» شما باشد، حق تصمیم گیری در مورد آیندهشما، شکل دادن بهرفتارهای تان یا خط و نشان کشیدن برای تان را دارد. یادتان نرود کهاو شریک و همراهزندگی شماست نهوالد و تصمیم گیرتان. پس برای شروع، محدودهحریم خصوصی تان را ترسیم کنید و اجازهندهید بهخط قرمزهای تان نزدیک شود.
برای مثال: • همسرتان حق ندارد بهدلیل سر در آوردن از کار شما، هر روز سرزدهبهمحل کارتان بیاید. • همسرتان حق ندارد بهدلیل آرام کردن خودش، شما را از حقوق طبیعی تان مثل کار کردن در محیطی شایستهیا معاشرت معقول و متعادل با آدم های دیگر محروم کند. • همسرتان حق ندارد بهدلیل رفتارهای معقول و مطابق عرف تان، شما را سرزنش کند و بهشما بی احترامی کند.
با هم مذاکرهکنید در زمانی کههر دوی شما در آرامش قرار دارید و هیچ اتفاق بیرونی ای ذهن تان را درگیر خود نکرده، پای میز مذاکرهبنشینید. بههمسرتان بگویید کهمیخواهید سوءتفاهم ها را برطرف کردهو مشکل را حل کنید. در جریان گفت وگو هم صورت مسئلهرا فراموش نکنید. شما برای «حل» مشکلات تان در کنار هم نشستهاید، نهبیشتر کردن شان. پس اجازهندهید این گفت وگو بهبحثی پر تنش تبدیل شود. همدیگر را متهم نکنید و تند نروید. کمک گرفتن از یک مشاور خانوادهبهشما در این مورد دید روشن تری میدهد.
بگویید از چهدلخورید با همسرتان صحبت کنید و بگویید کهاین کنترل شدن ها آزارتان میدهد. بعد از آنکهمصداق رفتارهای آزار دهندهرا برایش روشن کردید، سعی کنید برای ادامهراهبهتوافق برسید. مثلا اگر او انتظار دارد چند بار در روز از خودتان بهاو خبر بدهید و در مقابل حساسیتش را کم میکند، این کار را برایش انجام دهید اما اگر خط و نشان بیشتری برای تان میکشد، بگویید کهاین رفتارها شما را مضطرب میکند و اگر میخواهد در این مورد بهنتیجهبرسد، باید خواستههایش را تعدیل کند.
خانهرا میدان جنگ نکنید از مدام دعوا کردن در مورد این موضوع پرهیز کنید. میتوانید حتی بدون حضور او با یک مشاور خانوادهصحبت کنید و از راهکارهایی کهاو بهشما آموزش میدهد برای کم کردن حساسیت همسرتان یا رسیدن خودتان بهآرامش استفادهکنید. یادتان نرود کهمشکل رابطهشما تنها شک کردن های او نیست بلکهعواقب بحث و کشمکش در این مورد، بر ابعاد دیگر رابطهشما هم تاثیر میگذارد.
قابل اعتماد باشید شاید همسرتان در مورد رابطهشما با افراد دیگر و بهویژهجنس مخالف حساسیت بهخرج دهد اما نباید فراموش کنید کهرفتارهای اجتماعی شما تنها دلیل ایجاد شک در او نبودهاست. برای آنکهاعتماد بیشتری ایجاد کنید، باید در زمینههای دیگر هم قابل اتکا باشید، پس بهاو وعدهای ندهید کهاز پس انجام دادنش بر نمی آیید یا در مورد موضوعاتی کهحتی از نظرتان کوچک و بی اهمیت است بهاو دروغ نگویید. شما باید در همهزمینهها قابل اعتماد باشید تا بتوانید با این تردیدها مبارزهکنید.
یکی از بزرگ ترین اشتباهات، مخفی کردن بددلی و حسادت است، هنگامی کهآن را شدیداً احساس میکنید. اگر شما در ارتباط با همسرتان احساس ناامنی میکنید، بهاحتمال بسیار بههمسرتان شک دارید. باید هر کاری کهلازم است انجام دهید تا این احساس را نداشتهباشید. هنگامی کههدف شما اجتناب از ناامنی باشد، قادر خواهید بود با اشتباهات و استنباط نادرست برخورد کنید. از خودتان بپرسید در مورد چهچیز احساس ناامنی میکنید؟ آیا بهعشق و علاقهی همسر خود شک دارید؟ وقتی دریافتید چهمسألهای شما را ناراحت میکند، بهتر میتوانید با ترس خود مقابلهو راهی برای از بین بردنش بیابید.