در این مطلب به اشتباه های رایج خانم ها در ازدواج اشاره میکنیم که بسیار مهم هستند و باعث سست شدن پایه های زندگی میشوند.
اشتباهخانم ها در ازدواج
خانم های متاهل توجهکنید:چیزهایی کهدرمورد ازدواج نمی دانید ممکن است ایجاد مشکل کند. بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی کهمیخواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجهآن نخواهد شد. و طریقهحرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خراب تر کند. ازدواج کردن کار سادهای است. اما متاهل ماندن سخت است. در زیر بهتوصیههای متخصصین درمورد اشتباهاکثر خانم ها در ازدواج کهباعث سست شدن پایههای زندگی شان میشود، اشارهمیکنیم.
بیشتر زوج ها اگر بخواهند رابطهای موفق داشتهباشند بهحرف زدن اهمیت زیادی میدهند، اما با این همهحرف زدن باز هم مردها میگویند کهفکر میکنند زنان یک راز بزرگ هستند و نمی توان از کار آنها سر درآورد و همین عدم شناخت باعث میشود کهاختلاف عقیدهای کوچک مثل جارو کردن خانهیا چیدن ظرف ها در ماشین ظرفشویی منجر بهدعوایی اساسی شود و بهجاهایی برسد کهطرفین شروع کنند از همهچیز و حتی خانوادههای هم ایراد گرفتن.
نکات مهم از اشتباهخانم ها در در ازدواج
1. همیشهسعی در راضی نگهداشتن شوهرتان دارید.
بعضی از خانم ها برای چیزهایی کهمیخواهند سریع عقب میکشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیلهبرای شوهر است نهیک شریک کامل و برابر در
ازدواج. این خانمها همهزندگی شان را وقف شوهرشان
میکنند و چیزی برای خودشان باقی نمی گذارند.
بیشتر وقت ها دلیل این کارشان این است کهاز شروع دعوا و ناراحتی میترسند و یا بهطریقی ناخودآگاهتصور
میکنند کهبرای حفظ یک رابطه، باید خواستههای خودشان را کنار بگذارند. این رفتار موجب خشمی میشود کهبالاخرهطغیان خواهد کرد.
راهحل چیست؟ دغدغههایتان را، چهدرمورد کار خانهباشد، چهتربیت بچهها یا نگذراندن وقت کافی با شوهرتان یا برای خودتان، بهطریقی منطقی مطرح کنید. مثلاً ممکن است شوهرتان دوست داشتهباشد آخر هفتهها با دوستانش بیرون برود اما شما بخواهید کهاو وقتش را با خانوادهاش بگذراند. میتوانید این را با او مطرح کنید و بهطریقی مسالمت آمیز راهحلی برای موضوع پیدا کنید.
2. توقعاتتان را روشن بیان نمی کنید.
زوج هایی کهزندگی زناشویی موفقی دارند، از همان ابتدای
ازدواج توقعات و انتظارات خودشان را چهدرمورد تقسیم کار، چهنگهداری بچهها و چهدرمورد مسایل مالی، برای هم روشن کردهاند. اما خیلی ها این بحث ها را در ابتدای
ازدواج نداشتهاند و طبق چیزی کهدر ذهنشان میگذرد عمل
میکنند چون اینطور بزرگ شدهاند و تصور
میکنند کهچیزی کهبرای آنها خوب است برای همسرشان هم قطعاً مفید خواهد بود. اگر انتظارات دو طرف متفاوت باشد و دو طرف دچار سوءتفاهم در این زمینهباشند، خشم و عصبانیتی در آنها ایجاد خواهد شد.
3. لحن حرف زدن را دست کم میگیرید.
هر کسی کهحرف بزند، چهزن و چهمرد، لحن صحبت اگر آمیختهبا کمی منفی گرایی باشد، مطمئناً ایجاد مشکل خواهد کرد.
اگر نگرانی دارید، آنها را بهطریقی احترام آمیز بهزبان آورید، نهبهطریقی آزردهخاطر و کلافه.
بههر ترتیبی کهشده، چیزی کهاذیتتان میکند را در میان بگذارید. اما این کار را بهطریقی انجام دهید کهبتوانید بهراهحل برسید نهاینکهراهحل را از شما دورتر کند.
4. سبک گفتگویتان تطابق ندارد.
اگر تصور میکنید شوهرتان حرف های شما را نمی شنود یا نمی فهمد، بد نیست راههایی را برای وارد شدن بهفکر او پیدا کنید.
بعضی از خانم ها سعی
میکنند با تکرار کردن یک مشکل یا شکایت، شوهرشان را متوجهحرفشان کنند. این بهنظر مردها غر زدن میآید اما دلیل آن فقط داشتن روش های متفاوت برای گفتگو است.
در این شرایط یک طرف میخواهد حرف بزند اما طرف مقابل نمی داند چطور باید پاسخ دهد و بههمین دلیل بهنظر خاموش میآید و بههمین علت گویندهبیشتر و بیشتر تکرار میکند.
اگر این اتفاق در زندگی شما هم زیاد میافتد، یادتان باشد کهمکث کنید تا همسرتان چیزی کهگفتهاید را هضم کند و برای فکر کردن بهآنچهشنیدهاست وقت داشتهباشد.
5. یادتان میرود نشان دهید کهقدر او را میدانید.
بعضی از خانم ها آنقدر درگیر بچه، کار و خانهداری میشوند کهیادشان میرود رفتارهای کوچکی کهبطور قابل توجهی بهمحکم کردن پایههای
ازدواجشان کمک میکند، از خود نشان دهند.
در روابط سالم، رفتارها و حرکات مثبت بسیار زیادی است کهمکرراً از دو طرف دیدهمیشود. رفتارهایی مثل لبخند زدن، ارتباط چشمی، در آغوش گرفتن و نوازش کردن. نظرات کلامی مثل، «من با این حرفت موافقم»، «آرهاین خیلی خوبه» و یا حتی یک «بله» معمولی. گوش دادن، تایید کردن، تحسین کردن، و ابراز محبت – همهاینها انرژی مثبت را در رابطهپراکندهخواهد کرد.
چنین رفتارها و حرکاتی، بههر دو طرف یادآور میشود کههمدیگر را دوست دارند. قلب هر
ازدواج موفقی، دوستی است. این باور کهیک
ازدواج اگر خوب باشد خودش پابرجا خواهد ماند کاملاً اشتباهاست. یک
ازدواج خوب در نتیجهیاد گرفتن خودتان و یاد دادن بهطرف مقابلتان ایجاد خواهد شد. مطمئناً در 34 سالگی دیگر مثل 24 سالگی رفتار نخواهید کرد.