
روزگاران گذشتهبرای افروختن آتش از سنگ آتشزنه(چخماق) استفادهمیکردند. در برخی مناطق نیز با سایش طنابی کنفی بر روی قطعهچوبی خشک آن را بهآتش میکشیدند. امروزههیچکدام از این روش ها بهکار بردهنمی شود . اغلب مردم با کبریت یا فندک اتش روشن میکنند. کبریت، وسیلهای سادهبرای روشن کردن آتش است. البتهدر بسیاری از واکنش های شیمیایی ، گرما و آتش تولید میشود، اما کبریت اختراعی نسبتا جدید است. داستان اختراع کبریت چنان پیچیدهو پردردسر بودهاست کهاگر روزی، تمدن بشری بهپایان برسد و شما بر روی زمینی سرد و یخبندان قرار بگیرید مایل بهتکرار این اختراع نخواهید بود! امروزه، مواد مصرفی در ساخت کبریت عموماً مطمئن و ایمن هستند اما در گذشتهچنین نبودهاست.
در سال 1669 ، کیمیاگری از شهر هامبورگ بهنام«هنیگ براند» مشهور بهدکتر «توتونیکوس» ، ضمن تلاش برای تبدیل فلزات دیگر بهطلا، موفق بهکشف فسفر سفید شد. این کشف را میتوان سرآغاز اختراع کبریت دانست. روش براند برای تهیهفسفر سفید بهاین صورت بود کهاز تبخیر مقدار زیادی ادرار، جسمی خمیری بهدست آورد کهدر اثر حرارت دادن آن با ذغال و هدایت بخار حاصل بهداخل یک حباب وارونهشدهدر آب، مادهای سفید و مومی شکل بهدست آورد کهدر تاریکی میدرخشید. بهاین ترتیب عنصر فسفر کشف شد. البتهدر آن زمان تعداد عناصر شمیایی شناختهشدهبسیار کم بود و بهطلا، نقره، مس، جیوه، آهن، سرب و چند عنصر دیگر محدود میشد.براند سعی کرد فرایند تهیهفسفر را بهصورت یک راز نزد خود نگهدارد، اما بعدها کشف خود را بهیک کیمیاگر آلمانی بهنام «کرافت» فروخت.
کرافت با تهیهمقداری فسفر سفید راهی شهرهای مختلف اروپا شد تا درخشندگی و نور افشانی این مادهرا بهنمایش بگذارد. سرانجام، راز تهیهفسفر سفید از ادرار برملا شد. دشواری این روش «کانکل» و «بویل» را بر آن داشت تا در سال 1678 روش کارآمدتری برای تهیهفسفر از سدیم فسفیت پیدا کنند. رابرت بویل ورقی از کاغذ را بهفسفر سفید آغشتهکرد و قطعهچوبی آغشتهبهگوگرد را روی آن کشید. در اثر سایش آتش پدید آمد و کاغذ مشتعل شد. در آن روزگار، تهیهفسفر کاری سخت بود بههمین دلیل کشف بویل در حد یک کنجکاوی باقی ماند. روش بویل برای تهیهو خالص سازی فسفر، بهمراتب بهتر از روش براند بود.در سال 1826 «جان والکر» قطعهچوبی را برای هم زدن مخلوطی از آنتیموان سولفیت، پتاسیم کلرات، صمغ و نشاسته بهکار بردهبود. او مشاهدهکرد چوب آغشتهشدهبهاین مواد، پس ازخشک شدن، در اثر مالش آتش میگیرد. بهاین ترتیب ، او برای نخستین بار کبریت مالشی را کشف کرد. والکر کشف خود را بهمردم نشان داد ولی آن را بهثبت نرساند.
شخصی بهنام «ساموئل جونز» کهنمایش آتش گرفتن کبریت جان والکر را مشاهدهکردهبود، اقدام بهتولید و فروش نوعی کبریت بهنام «لوسیفرس» در ایالت های جنوبی و غربی آمریکا کرد. اشتعال این کبریت ها با انفجار همراهبود گاهی اوقات جرقههای تا فاصلهنسبتاً دور پرتاب میکردند و بوی شدید موادآتش بازی میدادند. در سال 1830 «چارلز سائوریا» فرمول کبریت را با استفادهاز فسفر سفید تغییر داد و بهاین ترتیب بوی شدید آن از بین رفت. اما خود فسفر مادهای سمی و خطرناک بود. بسیاری از مردم دچار نوعی بیماری بهنام «فاسی جو» میشدند. کارگران کارخانهفسفر سازی نیز در معرض بیماری استخوان قرار میگرفتند. یک قوطی از این کبریت ها برای کشتن یک انسان کافی بود! بالا خره، در سال 1892 «جاشیوا پوسی» کبریت بغلی را اختراع کرد کهدر آن، سطح مالش چوب کبریت ها در قسمت داخلی و در مجاورت سر چوب کبریت ها قرار داشت. در اثر وارد آمدن فشار بر بستهکبریت، امکان اشتعال همزمان تمام چوب کبریت ها وجود داشت. شرکت کبریت سازی «دیاموند» اختراع پوسی را خرید و سطح مالش کبریت ها را بهقسمت بیرونی بستهمنتقل کرد. در سال 1910 بهعلت فشار های اجتماعی برای ممنوع ساختن کبریت های فسفر سفید، شرکت دیاموند اختراعی برای ساخت کبریت های غیر رسمی بهثبت رساند کهدر آن، از نوعی فسفر سولفید استفادهشدهبود . در همین زمان، کنگرهآمریکا مالیاتی سنگین بر کبریت های فسفر سفید وضع کرد. در روزگار ما، فندک های گازی کهبا گاز بوتان پر میشوند، در بخش وسیعی از جهان جای کبریت را گرفتهاند. اما کبریت هنوز ساختهمیشود. بهعنوان نمونهشرکت کبریت سازی دیاموند سالانهبیش از 12 میلیارد قوطی کبریت میسازد.
روایتی دگر:
نخستین کبریت بی خطر در چهسالی ساختهشد؟ نخستین کبریت بی خطر بههمت یک اتریشی با نام «آنتون وان اشروتر» ابداع شد. گفتنی است کهوی اختراع خود را در سال 1845 میلادی ارائهداد.
نخستین کارخانهکبریت سازی در سال 1832 در آلمان راهاندازی شد، اما تا قبل از آن نیز این محصول در نقاط مختلف جهان ساختهمیشد و مورد استفادهقرار میگرفت. بههمین علت کشورهای دیگری از جملهفرانسه، نروژه، انگلیس، مجارستان و اتریش هم خود را مخترع کبریت میدانند و ماجرای کشف و اختراع و تولید آن را منتشر کردهاند.
نروژی ها میگویند یک جوان ابزار فروش چوب های حدودا دهسانتیمتری میفروخت کهیک سر آنها بهگوگرد یا فسفر آغشتهبود و هنگام روشن شدن بوی آزاردهندهای ایجاد میکرد. او بعدها اندازهقطعهچوب ها را کوچکتر کرد و همراهبا دستهای از آنها، یک قطعهسمبادهنیز بهمشتری میداد.
فرانسوی ها نوشتهاند، شارل سوری در سال 1830 چوبی کهیک سر آن بهفسفر سفید آغشتهبود، بصورت تصادفی رویهتختهای کهلایهای از فسفر سفید آن را پوشاندهبود کشید و کبریت بلافاصلهمشتعل گردید.
بههمان اندازهکهفرانسوی ها یا نروژی ها و دیگران خود را مخترع کبریت میدانند، ایرانیان و چینی ها هم میتوانند چنین ادعایی را حتی با استدلال های قویتری داشتهباشند.
واقعیت این است کهبرخی پدیدهها و محصولات، الزاما بطور ناگهانی و توسط یک نفر و در یک زمان ابداع نمی شوند و نیازهای روزمرهو شرایط محیطی باعث میشود کهیک ایدهو فکر یا نوآوری، بهذهن بسیاری از اشخاص برسد و یک وسیلهیا ابزار بهمرور زمان و توسط افراد مختلف تکمیل شود.
چینی ها از قرن ها پیش، مخترع انواع وسایل آتش بازی بودند و آنچنان در این زمینهتنوع، نوآوری و پیشرفت داشتهاند کهبی هیچ داستان و سندی هم میتوان پذیرفت کهآشنایی آنها با باروت و گوگرد و سایر مواد آتش افروز و مهارتشان در استفادهاز آنها، بسیار فراتر از حد لازم برای ساختن کبریت بودهو شاید بههمین دلیل است کهچینی ها اصرار زیادی بهاینکهخود را مخترع کبریت بنامند ندارند.
ایرانیان نیز بخوبی با گوگرد و انواع باروت آشنا بودهاند و تا قبل از اینکهاز فرنگ برگشتهها، کبریت را در قوطی های خوشرنگ و ظریف بهعنوان یک کالای لوکس و فرنگی سوغات بیاورند، کبریت در گوشهو کنار تاریخ ایران دیدهمیشد.
کبریت با این شکل جدید، حدود 160 سال پیش و در دوران قاجار از فرنگ سوغات آوردهشد، اما در روایت ماجراهای نادرشاههم کبریت وجود دارد و حتی قرن ها قبل از آن نیز در داستان هایی رد کبریت دیدهمیشود.
با تمام اینها، کبریت بهشکل امروزی آن، یعنی قطعهچوب کوچکی کهبا کشیدن یک سر گوگردی آن روی صفحهای زبر مشتعل شود، حدود 180 سال پیش ابداع شد و 160 سال بعد هم وارد ایران شد.
نخستین کارخانهکبریت سازی ایران، کبریت توکلی بود و بعدها کارخانههای دیگری نیز راهاندازی شدند و مجموعهای از صنایع چوپ، کاغذ، فناوری سلولوزی، چاپ، شیمیایی، طراحی و ... را گردهم آوردند.
بهنظر میرسد در میان صنایع و خدمات مرتبط با کبریت، طراحی و نقاشی بیشترین جلوهرا داشتهو عامل اصلی در کلکسیونی شدن کبریت بودهاست. در ایران مجموعهدارانی هستند کهگویی تاریخ معاصر ایران را گرداوری کردهاند و با نگاهبهمجموعهآنها، میتوان هم تاریخ را خواند و هم خاطرات را مرور کرد.
در ابتدا کهکبریت بهایران وارد شد، کالایی منحصر بهفرد بود کهعموم مردم بهآن دسترسی نداشتند و فقط مختص خانوادههای اعیان و اشراف بود. در قسمتی از سفرنامه«جورج پاسمان تیت» آمدهکهوی هنگام سفرش بهایران بهترین هدیهممکن را یعنی یک قوطی کبریت بهگلهداران سیستانی دادهاست؛ چرا کهکبریت فقط در یکی دو ناحیهکشور یافت میشود و اگر آتش گلهداری خاموش شود، وی مجبور است برای آوردن آتش بهنزدیک ترین روستا برود.
مهم ترین کبریت های وارداتی بهایران، کبریت های اتریشی، سوئدی با اسامی «گلوب»، «روپی»، و «کی» بودند. کبریت های اتریشی از مرزهای غربی و ترکیهوارد ایران میشد و کبریت های سوئدی از مرزهای جنوبی و بوشهر. کبریت های اتریشی کهاز نوع سولفوری بودند، در قوطی های گوگردی فروختهمیشدند کهروی آنها تصاویری از اپرا نقاشی شدهبود. اکثر دهقانان و رعایا خریدار کبریت های سولفوری بودند و کبریت های بی خطر بهدست مشتریان مرفهتر خریداری میشد. روی قوطی کبریت های سوئدی، کهاز نوع بی خطر بودند، نقشی از یک کشتی دیدهمیشد. خریداران این کبریت ها را بهصورت 50تایی و 270 قران میخریدند. تقریبا تا سال 1284 خورشیدی بازار کبریت ایران در انحصار اتریش، سوئد و روسیهبود اما با گذشت زمان کبریت های مومی ایتالیایی با نام «چرینی» نیز وارد بازار ایران شد. ارزش واردات کبریت در ایران تا سال 1292 خورشیدی، بالغ بر 3.5 میلیون قران برآورد میشد که70 درصد آن سهم روسیهبود.