چطور طلاق سراغ هنرمندان میآید
زندگی هنرمندان همیشهزیر ذرهبین مردم قرار دارد . ازدواج و طلاق آنها یکی از خبرساز ترین اخبار فرهنگ و هنر در جامعهاست . اما متاسفانهآمار طلاق در بین هنرمندان بسیار بالا رفتهاست و بسیار میشنویم کهزوج هنرمندی بعد از مدت کوتاهی زندگی از هم جدا میشوند .
عوامل زیادی برای جدایی بین افراد هنرمند میتوان عنوان کرد. بسیاری از هنرمندان ممکن است مثل افراد دیگر دلایل خاص خود را برای جدایی از همسرشان داشتهباشند و نمی توان برای همهیک نسخهواحد پیچید. ممکن است یک هنرمند هم بهدلیل عدم تفاهم، عدم درک متقابل، سردی عاطفی و... از همسر خود جدا شود.
مسلما هیچ کس زمان عقد و پیمان زناشویی بهجدایی فکر نمی کند و همهچیز را خوب و مثبت ارزیابی میکند. طلاق هم چیزی نیست کهیک شبهرخ دهد؛ پس خوشبختانهمیتوان بهفکر بود و از آن پیشگیری کرد. هنرمندان بهدلیل شهرت و محبوبیت خود ازجملهافراد تاثیرگذار در جامعههستند کهکوچک ترین رفتارشان موردتوجهقرار میگیرد. شاید طلاق و جدایی بازیگران هم از آن دست موضوعاتی باشد کهبسیاری از ما با شنیدن آن، هم ناراحت میشویم و هم کنجکاو کهواقعا چرا؟
چرا یک زوج هنرمند (حداقل یکی از طرفین هنرمند هستند) بعد از مدتی از هم جدا میشوند؟ آیا واقعا میزان طلاق در هنرمندان بیشتر از سایر افراد است یا نهیا اینکهمیگویند تجربهیک زندگی عاشقانهو آرام برای هنرمندان سادهنیست درست است یا نه؟ برای یافتن پاسخ این سوالات با روانشناس و عضو هیات علمی انستیتو روانپزشکی تهران و دکتر روانشناس و مشاور برنامههای صداوسیما بهگفت وگو نشستیم. اگر میخواهید با یک هنرمند زندگی کنید یا کنجکاو هستید راجع بهآسیب شناسی طلاق هنرمندان بیشتر بدانید، این گزارش را بخوانید.

شهرت هنرمندان یکی از اصلی ترین دلایل طلاق در بین آنهاست
آسیب شناسی طلاق هنرمندان :
تفکری کهدربارههنرمندان غلط از آب درآمد
یک متخصص دربارهآمار طلاق بین هنرمندان میگوید:بهطور کلی متاسفانهمیزان طلاق در کشور ما افزایش یافتهکهاین افزایش در شهرهای بزرگ و صنعتی هم بیش از شهرهای کوچک است. طلاق از آن دست آسیب هایی است کهعلل و عوامل مختلفی میتواند در آن دخیل باشد. بهتبع همین عوامل بی شمار، باید آموزش های مختلفی را هم برای پیشگیری از طلاق و حفظ زندگی خانوادگی آموخت. اما آنچهدر این پروندهمدنظر قرار دارد طلاق بین یکی از اقشار جامعه، یعنی هنرمندان است.
آمار دقیق یا تحقیق واحدی دربارهمیزان طلاق بین هنرمندان وجود ندارد کهبتوان برمبنای آن نظر داد و مشخص کرد کهآیا طلاق بین هنرمندان بیش از سایر مردم است یا نه. اما چیزی کهوجود دارد این است کههنرمندان بهدلیل شغل، شهرت و محبوبیت خود بیش از دیگران درمعرض دید و توجهعموم هستند؛ بنابراین طلاق یک زوج هنرمند بیش از دیگران بهچشم میآید. این موضوع فقط برای ازدواج و طلاق نیست؛ بیماری، فرزنددار شدن، رفتن بهخارج از کشور و... هم بین هنرمندان بیشتر دیدهمیشود. اساسا مردم بهدنبال فهمیدن زندگی هنرمندان هستند و مثلا خبر جراحی یک هنرمند بهسرعت در جامعهپخش میشود. این است کهنمی توان با قطعیت گفت این میزان از طلاق بین هنرمندان بیش از سایر افراد جامعهاست یا نه.
نمی توان برای هنرمندان نسخهنوشت
این متخصص در ادامهدربارهعلل مختلف جدایی زوج های هنرمند میگوید:عوامل زیادی برای جدایی بین افراد هنرمند میتوان عنوان کرد. بسیاری از هنرمندان ممکن است مثل افراد دیگر دلایل خاص خود را برای جدایی از همسرشان داشتهباشند و نمی توان برای همهیک نسخهواحد پیچید. ممکن است یک هنرمند هم بهدلیل عدم تفاهم، عدم درک متقابل، سردی عاطفی و... از همسر خود جدا شود. اما چیزی کهوجود دارد این است کهبرای یک هنرمند مسائل بیشتری وجود دارد. مثلا یک هنرمند روابط اجتماعی گستردهای دارد، باید در بعضی محافل شرکت کند، در خیابان او را میشناسند، مرز زندگی خصوصی اش کمرنگ تر است و... همهاینها میتواند بهعنوان عوامل تاثیرگذار درنظر گرفتهشود. این موضوع هم بهعنوان پیش فرض وجود دارد کهتمام این مسائل بر زندگی خانوادگی تاثیرگذار خواهد بود.
طلاق هنرمندان
روانشناس ما در این بارهمیگوید:هنرمندان کار خود را خیلی دوست دارند، این حرفهبهزمان زیادی نیاز دارد، علاقههم باعث میشود کهزمان بیشتری برای آن صرف کنند، درنتیجهمیزان زمانی کهیک هنرمند برای حرفهو شغل خود صرف میکند بیشتر از وقتی است کهبا خانوادهو همسر خود میگذراند. همین موضوع آغاز نارضایتی همسران هنرمندان است. این احساس در همسر بهوجود میآید کهچون وقت بیشتری برای کار اختصاص مییابد، پس آن قدری کهباید مرا دوست ندارد.
وقتی این موضوع مطرح میشود، کسی کههنرمند است عنوان میکند کهوقتی همسرش همهچیز را میداند نباید اعتراضی وجود داشتهباشد. همین ها سرآغاز بسیاری از آسیب ها و دلسردی هاست. از طرفی اگر خانم، هنرمند باشد، مسائل مربوط بهتعصبات مردانهبیشتر میشود و این آسیب ها هم بیشتر میشود. این قضیهزمانی پررنگ تر میشود کهخانم از همکاران غیرهم جنس خود تمجید کند. آن وقت است کهمرد برای اثبات خود، حفظ زندگی، حفظ همسر و روابط خود دچار استرس میشود.
شاید دورکاری در طلاق هنرمندان مقصر است!
این روانشناس توضیح میدهد:کسی کهبازیگر است ممکن است چند ماهشبانهروز سرکار باشد، سفر داشتهباشد و... بعد از این ممکن است ماهها بیکار باشد و در خانهبماند. هردوی این شرایط آسیب زاست. یعنی هم زمانی کهفرد دائم سرکار است خلأ بهوجود میآید و زن و شوهر زمان مناسبی کنار هم نیستند و ممکن است دلسردی ایجاد شود، هم زمانی کهدر خانههستند ممکن است خستهو کلافهشوند و بحث و درگیری بهوجود آید. همین عدم تنظیم زمانی میتواند مشکلات زیادی را بهوجود آورد کهوقتی فرزندانی هم در میان باشند کار سخت تر میشود.
هواداران دردسرساز برای هنرمندان
هنرمندان بهتبع شهرت و محبوبیت خود هوادارانی از هر دو جنس دارند. بارها دیدهایم کهاز سمت افراد غیر هم جنس یک هنرمند در فضای مجازی، در اینترنت یا حتی تلفن شخصی پیام های محبت آمیز زیادی ارسال میشود. این چیزی است کهنمی توان انکار کرد. اما درمورد هواداران یک هنرمند میتوان گفت کهآنچهمیتواند در زندگی شخصی و خانوادگی اختلال ایجاد کند نوع پاسخ آن هنرمند نسبت بهاین ابراز محبت هاست.
یک خانم و یک آقای بالغ متوجهمیشود کهاین پیام ها از سمت دیگران است و بههمسر هنرمندش ارتباطی ندارد و نمی تواند جلوی آنها را بگیرد. اما پاسخی کهآن هنرمند در برابر پیام ها ارسال میکند مهم است و میتواند آغاز یک اختلاف بزرگ باشد.

گاهی هواداران زمینهساز طلاق هنرمندان میشوند
چطور طلاق سراغ هنرمندان میآید؟
اگر یک پیام محبت آمیز از طرف یک فرد ارسال میشود نیازی بهپاسخ نیست، حتی اگر پاسخ در جهت پند و اندرز آن شخص باشد. یک هنرمند باید نسبت بهرفتار و حرف های خود بسیار دقیق و سنجیدهعمل کند و بداند کههر چیزی ممکن است باعث ایجاد اختلاف شود.
تنها روش درست برخورد با چنین مسائلی این است کهآن هنرمند در فضای مجازی یا تلفن شخصی بهکسی کهپیام نامربوط فرستادهبگوید کهبهدلیل این پیام نامربوط و غیراخلاقی شما را کلا بلاک میکنم. در این صورت دیگران هم متوجهمیشوند کهاو شوخی بردار نیست و باید حواس شان باشد.
هنرمندان بعد از شهرت :این خانم/آقا در شأن من نیست!
این روانشناس توضیح میدهد:یکی دیگر از مسائل زمانی رخ میدهد کهشهرت یک هنرمند بعد از ازدواج اتفاق بیفتد. در چنین وضعیتی ممکن است هنرمند تصور کند این خانم یا آقا(همسرش)، حالا کهمن بهشهرت رسیدهام و با وضعیت کنونی ام، در شأن همسری من نیست. من کهمشهور هستم، میتوانم همسر بهتری داشتهباشم و... من معتقدم اینها بهدلیل رفتارهای غلط همسران نسبت بهیکدیگر است. زوجی کهرفتار درستی نسبت بهیکدیگر داشتهباشند اصلا وارد چنین ماجراهایی نمی شوند.
یک مثال میزنم. میگویند خانم باید خود را زیبا کند تا آقا عاشق شود؛ من میگویم آقایی کهعاشق باشد همسر خود را زیبا میبیند. با استفادهاز خلاقیت در عشق یا حتی فانتزی ها میتوان شوق رابطهو تازگی عشق را حفظ کرد. ما فقط یاد گرفتهایم باید ابراز عشق کرد اما خلاقیت را یاد نگرفتهایم. میتوانیم «دوستت دارم» را بهشکل های متنوع و خلاقانهای ابراز کنیم.
دو پادشاهدر یک اقلیم
یکی از شرایط دیگر بین هنرمندان زمانی است کههر دو نفر یک ازدواج هنرمند باشند. چنین وضعیتی هم مزایا و هم معایب خاص خود را دارد. وقتی دو نفر همکار باشند، مسلما شرایط کاری یکدیگر را دیدهاند، مشکلات این حوزهرا میدانند، درک بیشتری نسبت بهوضعیت کاری یکدیگر دارند و... این زوج میدانند کهممکن است چهاتفاقات، حواشی و مشکلات مختلفی را داشتهباشند.
بهعلاوهشیوهمناسب رفتار با مردم را هم بهتر میدانند و درک میکنند. اما در عین حال مشکلات یک زوج هنرمند بیشتر هم خواهد بود. در شرایطی کهیکی از زوجین هنرمند است، وقتی هنرمند از کار فارغ میشود، میتواند در کنار همسرش باشد؛ اما وقتی هر دو هنرمند باشند بی نظمی در زمان، بیشتر میشود. زمان فراغت آقا، خانم سرکار است و برعکس. این است کهندیدن ها، کم وقت گذاشتن ها و ... بیشتر میشود. بهعلاوهحاشیهها این بار دونفر را درگیر میکند؛ زمانی برای حاشیههای آقا و زمانی برای حاشیههای خانم. بهعلاوهدو هنرمند کهعاشق شغل شان هستند شاید کمی خودخواهتر باشند و مسائل دیگری بهوجود آید.
یک موضوع دیگر هم در این میان وجود دارد و آن رقابت و حس برتری جویی است. دو نفر همکار رقابت بیشتری با هم خواهند داشت و هرکدام میخواهد اثبات کند کهکارش بهتر است. بهعلاوهدخالت در انتخاب ها و کار یکدیگر را هم اضافهکنید کهمیتواند اختلافاتی را ایجاد کند. البتهتمام اینها کهگفتیم مسائلی است کهممکن است وجود داشتهباشد و الزامی نیست. بهعلاوهبرخی از این مسائل میتواند با برخورد درست، موجب پیشرفت افراد و تحکیم روابط شان هم شود. بنابراین هیچ کدام از این مسائل مطلق و الزامی نیست.
پای حاشیههای دردسرساز در طلاق هنرمندان وسط است
روانشناس ما میگوید:مشکلات و حاشیههای پیرامون هنرمندان در کل شباهت زیادی بههم دارد، اما این موضوع در فرهنگ های مختلف متفاوت است. شاید در غرب وجود هواداران جنس مخالف مشکل عمدهای محسوب نشود یا مثلا رفت و آمدهای زیاد خانم هنرمند برای همسرش مشکل چندانی ایجاد نکند و... اما در کشور ما موضوع متفاوت است. در کشورهای غربی، دست دادن با افراد جنس مخالف پذیرفتهشدهاست اما اینجا عرف و قوانین و مذهب چنین اجازهای نمی دهد. بهعلاوهحاشیههایی کهدربارههنرمندان بهوجود میآید و مردم نسبت بهآنها واکنش نشان میدهند هم مسلما در کشورهای مختلف متفاوت است. بنابراین اگرچهذات حرفههنر یکی است و مشکلات خاص خود را دارد اما ممکن است با توجهبهفرهنگ، مشکلات متفاوتی بروز یابد.
شهرت جدا، وظیفهجدا
دکتر متخصص ما بهتفکیک شغل از زندگی اشارهمیکند و میگوید:بین هنرمندان هم این طور نیست کهبگوییم همهفلان ویژگی را دارند یا همهآنها بهفلان موضوع اهمیتی نمی دهند و... بههرحال هنرمندان هم هرکدام ویژگی های خاص خود را دارند و باید مطابق این ویژگی های خاص نظر داد. اما چیزی کهاهمیت دارد این است کههنرمند بتواند تا حد امکان شغل و حرفهخود را از زندگی شخصی خود جدا کند.
چنین فردی باید بداند کهبههرحال همسر یک آقا یا خانم است و این چیزی ورای محبوبیت اجتماعی اش است. باید بداند بهعنوان همسر یا پدر چهوظایفی دارد و در این مورد نباید شهرت و محبوبیت خود را وارد کند. همیشهمیگویند باید مشکلات را پشت در گذاشت، دربارههنرمندان میتوان گفت یک هنرمند باید شهرت خود را پشت در خانهبگذارد و مثل یک همسر واقعی وارد خانهشود.
اگر میخواهید با یک هنرمند ازدواج کنید
یکی از نکاتی کهدربارهزندگی با یک فرد هنرمند وجود دارد این است کهفردی کهمیخواهد با یک هنرمند پیمان ازدواج ببندد باید بهطور مشخص این حرفهو شغل را بشناسد. این فرد باید بداند کهیک هنرمند زندگی خاص و ویژگی های خاص خود را دارد، یک هنرمند ممکن است ساعات نامشخصی سرکار باشد، دیر بهخانهبرگردد، سفرهای شهرستان یا حتی خارج از کشور داشتهباشد، هواداران زیاد و مسلما از جنس مخالف خواهد داشت، ممکن است نتواند مانند یک شخص عادی در جامعهحاضر شود و... همهاینها جزء مواردی است کهتوصیهمیکنیم یک نفر قبل از ازدواج با هنرمند، بداند و با در نظر گرفتن همهشرایط، همهامتیازات و مشکلات بتواند تصمیم بگیرد کهچنین شرایطی را میپذیرد و میخواهد با چنین شخصی ازدواج کند یا خیر. مسلما وقتی شرایط برای افراد مشخص و شفاف باشد بهتر میتوانند آیندهخود را ترسیم کردهو آن را بپذیرند. بهعلاوهبعد از ازدواج هم همسر یک فرد مشهور باید بپذیرد کهشرایط همسرش بهعنوان یک هنرمند چیست و بتواند مسائل را برای خود تحلیل کند.
کسی کهمیخواهد با یک بازیگر ازدواج کند باید بداند کهاز بسیاری از محاسن زندگی عادی محروم است. اگر یک زن و شوهر در یک رستوران میتوانند بهراحتی صحبت کنند، یک زوج هنرمند چنین امکانی را ندارند. اگر یک زن و شوهر عادی میتوانند هرشب همدیگر را ببینند، یک زوج هنرمند چنین امکانی را ندارند و... رفتار هنرمندان زیر ذرهبین است و باید اینها را دانست و بعد تصمیم گرفت. بهعلاوهکسی کهقصد ازدواج با یک بازیگر را دارد اول باید بهخودباوری و اعتماد بهنفس رسیدهباشد کهبداند هیچ کس دیگری نمی تواند جای او را بگیرد. چنین کسی باید با سیل عظیم هواداران خصوصا از جنس مخالف رو بهرو شود و ببیند آیا میتواند این را بپذیرد یا نه.