
اینکهگفتهمیشود، دل باید پاک باشد حتما حرف درستی است، ولی دل پاک ظاهر نجس ندارد، دل پاک نمی گوید در روز عاشورا لباس قرمز بپوش؛ بلکهدل پاک میگوید در عزای امام ولو در حد سیاهی لشکر شرکت کن.
برخی معتقدند؛ ایمان افراد بهظاهر آن ها هیچ ربطی ندارد، مهم این است کهایمان و اعتقاد در دل انسان باشد. دل انسان باید با خدا باشد.
برخی میگویند:«چرا براساس ظاهر افراد قضاوت میکنید؟ ایمان بهدل آدمه! خدا خودش میدونهمن چقدر عاشقش هستم، ولی نمی تونم حجابو قبول کنم!» این افراد معتقدند؛ ایمان افراد بهظاهر آن ها هیچ ربطی ندارد، مهم این است کهایمان و اعتقاد در دل انسان باشد. دل انسان باید با خدا باشد.
نشانههای ایمان داشتن بهخداوند چیست؟
در صدر اسلام نیز عدهای میگفتند؛ عمل اصلاً هیچ دخالتی در ایمان ندارد و همین کهانسان تصدیق قلبی بهوجود خدا و حقانیت اسلام و پیغمبر اسلام داشتهباشد، هر گناهی هم کهمرتکب شود ضرر بهایمان او نمی زند. در اصطلاح کلام بهاین طایفه«مرجئه» میگویند.
خلفای بنی امیهبیشتر از مرجئهحمایت میکردند تا هر گناهی میخواهند مرتکب شوند و با این حال، متهم بهکفر نشوند. در روایات ما سفارش شدهکهقبل از این کهمرجئهبهسراغ نوجوانان شما بیایند بهتعلیم آن ها بپردازید. مرجئهکهبهفرهنگ إباحهگری دامن میزدند زودتر مورد قبول واقع میشدند. فرهنگ إباحهگری زود رواج پیدا میکند، چراکهمروّج آزادی بهمعنای بی بندوباری است. لذا ائمهعلیهم السلام تأکید میکردند کهقبل از این کهتبلیغات سوء مرجئهدر جوانان شما اثر کند بهفریادشان برسید و بهآن ها بفهمانید کهارتکاب گناهبی عقاب نیست و حتی ممکن است ارتکاب گناهموجب سلب ایمان شود.
مذهب شیعهمعتقد است کهعمل اگر عملی صالح باشد ایمان را تقویت میکند و اگر عملی فاسد باشد ایمان را تضعیف میکند. اگر ایمان تقویت شود کم کم مراتب ایمان مؤمن بالاتر میرود.
بنابراین این قول که«دل آدم باید پاک باشه، ظاهر مهم نیست» هیچ مقبولیتی در دین ندارد. بلکهدر جای جای قرآن کریم در کنار ایمان، عمل صالح مطرح شدهاست. در آموزههای قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس بهایمان واقعی دست یافتهباشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود.
وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (سورهمائده، آیه9)
«خداوند کسانی را کهایمان آوردهو عمل های شایستهکردهاند وعدهدادهکهآن ها را آمرزش و پاداشی بزرگ است.»
عمل صالح در اصطلاح، عملی است کهدر شرع بهعنوان واجب یا مستحب معرفی شدهاست. ایمان و عمل صالح درحقیقت مانند دو کفهترازویی هستند کهسنجش بدون یکی از آن دو، ممکن نیست و ایمان بدون عمل صالح، سودی نخواهد داشت. اگر کسی بدون آنکهبهبرنامههای اسلام عمل کند، ادعای ایمان داشتهباشد، ایمانش صوری و ادعایی است و هیچ سودی بهحال او نخواهد داشت.
الْإِیمَانُ تَصْدِیقٌ بِالْجَنَانِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان «ایمان، تصدیق با دل و اعتراف با زبان و التزام در عمل است.» (بحارالانوار، ج66 ص74)
پس میتوان همهی اعمال را کنار گذاشت
اگر بپذیریم کهبا داشتن دل پاک و عشق بهخدا میتوانیم برخی اعمال را انجام ندهیم، پس اعتبار همهاعمال دینی ساقط میشود زیرا هر کس میتواند این توجیهرا در مورد هر حکمی از دین کهباب میلش نیست بکار ببرد، مثلا” بگوید:«من نماز نمی خونم، روزههم نمی گیرم اما خدا خودش میدونهدلم پاکهو عاشقش هستم. خدا خودش میدونهمن چقدر دوسش دارم اما من نمی تونم بهپسرعموم دست ندم.»
خداوند در آیه150 سورهنساء میفرماید:
إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً
«کسانی کهخدا و پیامبران او را انکار می کنند، و میخواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و می گویند:بهبعضی ایمان می آوریم، و بعضی را انکار میکنیم» و میخواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند…»
از کوزههمان برون تراود کهدر اوست
اگر یک فرد ایمان واقعی داشتهباشد، باید عمل او نیز نشان دهد کهاین فرد بهخداوند و دستورات او ایمان دارد یا نه. در هیچ جایی از دین اشارهنشدهاست کهظاهر یک مؤمن اهمیتی ندارد و مهم ایمان او در قلب و دل است بلکهبر عکس در روایات توصیههای بیشماری در خصوص ویژگی های پوشش یک مسلمان آمدهاست.
یک انسان صادق نمی تواند ادعا کند با اعتقاد است اما در ظاهر طور دیگری جلوهکند، و او توقع داشتهباشد کهدیگران از روی علم غیب، باطن او را بینند و بر اساس ظاهرش از او شناخت پیدا نکنند. ضرب المثل قدیمی میگوید؛ از کوزههمان برون تراود کهدر اوست.
فرض کنید همسرتان شما را دوست دارد و بهشما ابراز عشق هم کردهاست در جایی اورا میبینید کهبا زنان دیگر گرم شوخی و خندهاست، وقتی بهاو اعتراض میکنید در جواب میگوید:من قلبا” تو را دوست دارم فقط در ظاهر با این خانم ها شوخی میکنم اما در دلم هر لحظهبهیاد تو هستم. آیا این توجیهقابل قبول است؟ آیا ظاهر رفتار ما میتواند با باطن عمل ما ارتباطی نداشتهباشد؟
وقتی برخی زنان و دختران در جامعهبا پوشش های زنندهرفت و آمد میکنند بطوریکهنهتنها نگاههای مردان بلکهحتی نگاههای زنان نیز بهسمت آن ها خیرهمیشود، چگونهمیتوان پذیرفت کهاین زنان، زنان با ایمان و دل پاکی هستند؟
روانشناسی زن و مرد و دل های پاک آنان
همهمیدانیم کهاز نظر علم روانشناسی مردان از طریق چشم تحت تأثیر جنس مخالف قرار میگیرند و زنان از طریق شنوایی. بهدلیل همین ویژگی مرد است کهاز زنان بهصورت عکس ها، مجلات و فیلم های مستهجن و… مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
بههمین دلیل است کهیک زن برای جلب نظر همسر خویش بر اساس فطرت بهخودآرایی در خانهمیپردازد و توقع دارد کههمسر او نیز در مقابل بهاو ابراز محبت کند.(شنوایی)
وقتی نوع پوشش افراد در خانهبرای اطرافیان پیام هایی را بهدنبال دارد پس چگونهمیتوان ادعا کرد کهنوع پوشش در جامعهو بین افرادی کههیچ شناختی هم از یکدیگر ندارند پیامی ندارد. وقتی در جامعهزنان طوری لباس میپوشند کهدائماً پیام های جنسی را بهمردان ارسال میکنند چگونهتوقع دارند کهمردان پیامی غیر از آنچهکهمیبینند دریافت کنند؟
وندی شلیت فارغ التحصیل فلسفهاز آمریکا میگوید:چگونهمیتوانیم انتظار داشتهباشیم مردان محترمانهرفتار کنند در حالی کهتعداد زیادی از زنان دائماً پیام میفرستند کهلازم نیست اینگونهباشند؟! (فمینیسم در امریکا، ص33)
طبق آزمایشات دانشمندان آلمانی، امواج نامرئی الکتریسیتهمثبت از مردان و الکتریسیتهمنفی از زنان ساطع میشود و بر طبق آن یکدیگر را جذب میکنند و هیچ عاملی نمی تواند از آن جلوگیری کند. وجود حجاب و پوشش در روابط زن و مرد مانند عایق برای سیم های مثبت و منفی برای جلوگیری از خطر است. (برای چشم هایت، ص 31)
دستور حجاب برای “زنان با ایمان” آمدهاست
اتفاقاً آیهی مخصوص بهحجاب، خطاب بهزنان با ایمان است، کسانی کهقلباً بهخداوند و پیامبر او ایمان آوردهبودند.
سیوطی (849ـ911 ق) بهسند خود از ام سلمهنقل میکند کهبعد از نزول آیه«یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش های مشکی خارج میشدند. (طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، موسسهالاعلمی للمطبوعات، 1415 ق.)
در کلام دیگری آمدهاست کهنزد عایشهاز برتری زنان قریش سخن بهمیان آمد. او گفت زنان قریش صاحبان فضیلت اند اما بهخدا قسم من در پای بندی بهکتاب خدا و ایمان بهقرآن کسی را برتر از زنان انصار ندیدم. وقتی آیه«ولیضربنّ بخمرهنّ علی جیوبهنّ» نازل شد و مردان این آیهرا در خانهها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر یک از آن زنان با لباس خود، سر و کنارههای صورتش را میپوشاند. آنان وقتی صبح پشت سر رسول خدا بهنماز ایستادند سر و گردن خود را پوشاندهبودند بهگونهای کهخیال میکردی بر سر آن ها کلاغ نشستهاست. (حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، قم، موسسهالنشر الاسلامی، 1412 ق.)
آیت اللهناصری میفرمایند:«کسی نیست بگوید من خدا را دوست ندارم؛ همهدوست دارند، اما شرط دوست داشتن تبعیت است.»
بنابراین وقتی برخی میگویند ما در دل و قلب خود ایمان بهخدا داریم و عاشق خدا هستیم اما ضرورتی برای حجاب نمی بینیم، در جواب باید گفت اتفاقاً پرروردگار مهربان خواستهاست شما زنان با ایمان را با حجاب ببیند.