
اعتقاد بر این است کهافسردگی در بزرگسالان اتفاق میافتد، کاملا ناامید میشوند یا در موارد شدید، نوجوانان - عشق یک طرفه، مشکلات با همکلاسی ها یا والدین اما در حقیقت، افسردگی حتی در میان کودکان نیز دیدهمیشود.
علاوهبر این، اغلب اوقات این واقعیت است کهوالدین بهطور کلی علائم افسردگی در کودکان را بهشکل تنبلی، غرور، و غیرهمیبینند. روش های "درمان" از این "شر" معمولا بی رحمانهو تلخ هستند، کهتنها وضعیت را بدتر میکند
نشانههای بسیاری از افسردگی در کودکان وجود دارد، کهبهسن کودک، شرایط زندگی و دلایل دیگر مربوط میشود. لازم بهذکر است کهافسردگی در کودکان با چند نشانهاولیهمانند ناراحتی غیر قابل توضیح، نوسانات خلقی و احساس ناامیدی آغاز میشود.
در نوجوانی کودک ممکن است مشکلی با الکل یا مواد مخدر داشتهباشد بهطور معمول، کودکان مبتلا بهافسردگی اغلب از والدین سوال میکنند، کهآیا آنها را دوست دارند اما آنها زمانی کهپاسخ مثبت دریافت میکنند ،راضی نیستند.کودکان ممکن است عمدا رفتارهای خاصی برای جلب توجهانجام دهند ،مثل فریب دادن، اشک و فریاد، تهدید، از جملهتلاش برای خودکشی.
دانش آموزان دبیرستانی دچار افسردگی اغلب، حاضر بهرفتن بهمدرسهنیستند، میترسند در طول کلاس پاسخ دهند و معمولا وسایل مورد نیاز را فراموش میکنند - کهبهعلائم بد منجر میشود.
طلاق والدین بهطور طبیعی موجب افسردگی میشود، افسردگی در کودکان دارای 3 گروهاز علل است.
گروهاول:
بهعنوان یک عارضهاز بیماری های مختلف عفونی (آنفولانزا، گلودرد، پنومونی و غیره) شناختهشدهاست.
گروهدوم:
افسردگی در کودکان بهعلت استرس (حاد یا مزمن) شناختهشدهاست ، این تنش ها ممکن است از طریق مرگ و یا بیماری عزیزان، طلاق والدین، درگیری با همکلاسی ها یا معلم ایجاد شود .
گروهسوم:
فرایندهای بیوشیمیایی در مغز، باعث افسردگی میشود کهممکن است با هر عامل خارجی ارتباط نداشتهباشد.
افسردگی در کودکان 10 تا 16 سالهشایع تر است ؛ در سنین اولیه، افسردگی معمولا با اختلال بیش فعالی کمبود توجه(ADHD) و اختلال وسواسی-اجباری (OCD) یا اختلال در رفتار همراهاست.
افسردگی در کودکان اغلب "ارثی" است - یعنی کودکان کهپدر و مادرشان از افسردگی رنج میبرند، بیشتر احتمال دارد کهاین بیماری را داشتهباشند.
گروهخطر شامل کودکان از خانوادههای ناکارآمد است(کودکان الکل، معتادان بهمواد مخدر،و در خانوادههایی کهخشونت های خانوادگی رایج است).
لازم بهذکر است کهافسردگی در کودکان یک بیماری است و نیاز بهدرمان دارد بهخصوص اگر شدید باشد ولی پدر و مادر باید برای از بین بردن افسردگی چهکار کنند؟
شما باید بیماری را جدی بگیرید و فکر نکنید کهاین یک خلق بد است و او یک کودک شیطان است. والدین اغلب ترجیح میدهند افسردگی را در کودکان نادیدهبگیرند. موارد متعددی وجود دارد کهوالدین فرزندان خود را برای درس خواندن تنبیهمیکنند و فرزندان خود را از فرزندان دیگر جدا میکنند و یا بهآنها اجازهنمی دهند کهکمی استراحت کنند.اما با تمام این موارد، والدین تنها شرایط کودک را بدتر میکنند و افسردگی در کودکان نیز بدتر میشود.
بهترین راهبرای غلبهبر افسردگی در کودکان، مشورت با یک روانشناس کودک یا خانوادهاست کهمیتواند علل افسردگی را بیابد و قوانین مربوط بهرفتار والدین را توضیح دهد. کمک گرفتن از یک متخصص نهتنها مشکل را حل میکند، همچنین آیندهکودک را تحت تاثیر قرار میدهد ؛ پیامدهای افسردگی در نوجوانی ممکن است بسیار متفاوت باشد.
قبل از رفتن بهپزشک، بهکودک توضیح دهید کهرفتار او ناشی از یک بیماری است و قابل درمان میباشد ؛ کودکان، اغلب خود را برای رفتار بد خود سرزنش میکنند. وظیفهوالدین، در این مورد، این است کهکودک را متقاعد سازند کهگناهاو نیست .همهکودکان نیازمند پشتیبانی والدین هستند اجازهدهید کودک شما با دیگران ارتباط برقرار کند و بهمدرسهبرود.
حتی اگر او نمی خواهد ارتباط برقرار کند، همکلاسی ها معمولا نسبت بهرفیق خود همدردی میکنند و سعی میکنند بهاو کمک کنند و از او محافظت کنند. با حمایت اضافی از طرف معلمان و والدین، کودک در کلاس درس احساس ناراحتی نخواهد کرد.
وظیفهاصلی معلمان و والدین در این وضعیت، شناسایی منافع و استعدادهای طبیعی کودک در درجهاول است. افسردگی در کودکان ،نمی تواند بدون تمایل بهمشارکت فعال کودک از بین برود.
شما باید کودک را در مسیر درست قرار دهید - در این حالت، افسردگی دیگر برای او خطرناک نیست ولی اگر تلاش شما بعد از مدتها فایدهای نداشت حتما بهیک مشاور متخصص مراجعهکنید.