
-------------------------------------------------------
علیرضا منصوریان 11 آذر 1350 در تهران متولد شد، او یک برادر و دو خواهر دارد. علیرضا و خواهر بزرگ ترشان تشکیل خانوادهدادهاند، اما برادر و خواهر کوچکترشان هنوز ازدواج نکردهو در خانهپدری زندگی میکنند.
علیرضا ازدواج کردهو یک پسر بهنام امیر دارد و این تنها فرزند وی میباشد. از جملهویژگی های او این است کهچهدر زمان مجردی و چهبعد از ازدواج، بهشدت بهخانهو خانوادهوابستهمیباشد و بهجز تمرین و محل کار، فقط در خانهمیتوان او را یافت.
او در روزهای ابتدایی فوتبالش ماشین باز بود و زیاد اهل ماشین عوض کردن بود، اما سال هاست کهعلیرضا با یک ماشین دیدهمیشود. یک ماکسیمای بادمجونی رنگ کهتنها خودرویی است کهاو در این هفت- هشت- دهسال اخیر داشتهو سوار آن شده. تقریباً این ماشین یهجورایی تبدیل بهشناسهعلیرضا هم شده. هرچند مدتی است کهبهفکر ماشین جدید افتاده، اما خب هنوز وفاداری خود را بهخودروی قدیمی اش حفظ کردهاست.
لباس های برند
علیرضا یک مارک باز و یک برند باز حرفهای است. او هیچ لباسی را نمی پوشد مگر اینکهبرند باشد و هیچ عطر و ادکلنی را استفادهنمی کند مگر اینکهیک مارک معروف باشد. معمولاً لباس هایش را از خارج از کشور تهیهمیکند. در زمینهعطر و ادکلن هم بیشتر از هر برندی، از پولوی سبز و چنل استفادهمیکند. معمولاً رایحهچنل و یا پولوی سبز، یکی از نشانههای این است کهبهتازگی وی از آن محل رد شده.
علیرضا یک عشق فیلم واقعی است. او علاقهبسیار زیادی بهتماشای فیلم دارد. بهخصوص فیلم های خارجی و زبان اصلی. بد نیست بدانید کهفیلم دیدن علیرضا هم با یک عادت های خاص توأم است. از جملهاینکهصدای فیلم را آنقدر زیاد میکند کهشاید تا یکی- دو تا خانهآنطرف تر هم صدای فیلم را بشنوند. معمولاً در این مواقع ساعت و زمان هم خیلی اهمیت ندارد.
از موبایل متنفرم
موبایل، موبایل و موبایل… همهدوستان، نزدیکان، آشنایان و خلاصههر آنکسی کهعلیرضا را میشناسد و با او ارتباط دارد، قطعاً میداند کهاو از موبایل متنفر است و تنها بهجهت کارهای خیلی ضروری اش از آن استفادهمیکند. علیرضا هیچ اعتقادی بهجواب دادن بهتلفن همراهندارد و معمولاً از این وسیلهبهعنوان دکور استفادهمیکند. موبایل او 99 درصد مواقع سایلنت است و حتی بهمیس کال های زیادی نگاههم نمی کند. کسی نمی داند، اما شاید بارها آرزو کردهباشد کهقبل از اختراع موبایل زندگی میکرد.
شاید جالب باشد بدانید کهمنصوریان یک قاری زبردست قرآن است و قرآن را با قرائت و بهزیبایی تلاوت میکند و در دوران نوجوانی و جوانی در مسابقات قرائت قرآن کشور نیز شرکت میکردهو عناوینی نیز در این زمینهداشته. همچنین او عاشق اهل بیت(ع) و بهخصوص، امام حسین (ع) است و در دهاول محرم هرکاری داشتهباشد، حضور در هیأت های عزاداری را از قلم نمی اندازد. بهخصوص او تعصب خاصی روی هیأت قدیمی محل پدری اش دارد و هرکجای دنیا باشد برای تاسوعا و عاشورای حسینی خودش را بههیأت قدیمی رساندهو در کنار بچهمحل های قدیمی اش عزاداری میکند.
طرفدار استقلال و رئال مادرید
علیرضا منصوریان یک استقلالی – رئالی واقعی است. او همانقدر کهروی استقلال تعصب دارد، روی رئال هم تعصب دارد. جالب اینجاست کهامیر پسرش هم مثل پدرش یک استقلالی-رئالیهمتعصب است، اما باز هم جالب تر این است کهمحمدرضا برادرش، یک پرسپولیسی- بارسائی است و در زمینهفوتبال 180 درجهبا علیرضا تفاوت دارد.
یک کشتی گیر موفق
باور کنید کهاگر علیرضا فوتبالیست نمی شد، حتماً کشتی گیر میشد و اگر کشتی گیر میشد هم مثل فوتبال، یک کشتی گیر موفق بود و حتی شاید موفق تر از فوتبال. خیلی ها میگویند اگر علیرضا بهجای فوتبال بهسمت کشتی میرفت حتماً قهرمان المپیک میشد. زمانی کهدر استقلال بازی میکرد، با همههم تیمی هایش کشتی میگرفت و هیچ کدام از هم تیمی هایش نمی توانستند علی را زمین بزنند. البتههماورد علیرضا در زمینهکشتی در تیم استقلال محمود فکری بود کهاو هم میتوانست یک کشتی گیر موفق باشد. این را هم بدانید کهعلیرضا و محمود فکری هیچ گاهبا هم کشتی نگرفتند.
تسلط بهچند زبان خارجی
شاید کمتر کسی بداند کهعلیرضا منصوریان از جملهفوتبالیست های با سواد، دارای مطالعهفراوان و مسلط بهزبان و یا بهتر بگوییم بهزبان های خارجی میباشد. او علاوهبر تسلط بی نظیرش بهزبان انگلیسی، در مکالمهبهزبان های آلمانی، عربی، ترکی استانبولی و البتهیونانی هم تبحر خاصی دارد. اینطوری بگوییم کهبالاخرههیچ کجای دنیا لنگ نمی ماند و بالاخرهگلیم خودش را از آب بیرون میکشد.
باشگاهبدنسازی در خانه
علیرضا هنوز هم بهشدت تمرین و ورزش میکند. او علاوهبر اینکههمزمان با تمرینات تیمش با شدت تمرین و ورزش میکند، در منزلش نیز تقریباً یک باشگاهبدنسازی کامل دارد. او یک اطاق را اختصاص دادهبهتجهیز کردن توسط دستگاههای بدنسازی و امکان ندارد کهروزی یک ساعت را بهصورت حرفهای جدی ورزش نکند.
او فوتبال را از سال 1366 بهصورت رسمی در تیم بنیاد شهید تهران آغاز کرد و بعد از 2 فصل بازی در این تیم برای گذراندن خدمت سربازی در سال 1370 بهتیم فجر سپاهتهران پیوست. پس از پایان خدمت سربازی و بهدلیل درخشش در تیم فجر سپاه، در سال 1372 راهی تیم تازهتأسیس و متمول پارس خودرو شد.
پارس خودرو
علیرضا منصوریان در فصل 73 لیگ آزادگان با تیم پارس خودرو در فوتبال ایران چهرهشد و با درخشش در این تیم تهرانی نظرها را بهخود جلب کرد. بعد از پایان فصل کهبا سقوط این تیم بهدستهدو همراهشد ، منصوریان بهپیشنهاد استقلال پاسخ مثبت داد و در بهمن ماه73 بهاستقلال پیوست. در آن زمان نصراللهعبداللهی سرمربی استقلال بود کهالبتهدر هفتهسوم جای خود را بهپورحیدری داد.
منصوریان در اردیبهشت 74 و در جام نقش جهان برای اولین بار مقابل کشاورز پیراهن استقلال را برتن کرد. اما اولین بازی رسمی وی 28/2/74 و در هفتهاول لیگ مقابل برق شیراز بود. دو هفتهبعد مقابل کشاورز اولین گل خود را بهثمر رساند . این بازیکن در هفتههفتم و مقابل پاس یکی از گلهای بهیاد ماندنی لیگ را با یک ضربهاز راهدور بهثمر رساند ، گلی کهباعث شهرت این بازیکن در لیگ شد. منصوریان در یک انتخاب رسمی از سوی فدراسیون فوتبال بهعنوان یکی از 3 بازیکن برتر فصل 74 برگزیدهشد. ضمن آنکهدر این فصل قهرمانی جام حذفی را نیز تجربهکرد.
در سال 75 منصوریان تنها بازیکن انتخابی مایلی کهن از استقلال برای تیم ملی بود و این بازیکن حداقل سهمیهرا برای آبی ها در تیم ملی حفظ کرد. منصوریان در بازی دوستانهبا کویت (2-2) اولین بازی ملی خود را در سن 25 سالگی تجربهکرد و جالب اینکهآخرین بازی ملی او نیز مقابل کویت در بازیهای آسیایی 1998 رقم خورد. چند روز بعد در مسابقات مقدماتی جام ملتهای آسیا در مسقط ، منصوریان اولین گل ملی خود را مقابل سریلانکا بهثمر رساند. در جام ملتهای 1996 با تیم ملی بهمقام سوم آسیا رسید و در مسابقات مقدماتی جام جهانی 1998 نیز تیم ملی را همراهی کرد.
بالیستر سنترال
علیرضا منصوریان در اسفندماه75 بهتیم" بالیستر سنترال "سنگاپور پیوست تا بازی در خارج از کشور را نیز بهکارنامهخود اضافهکند. وی با این تیم در لیگ سنگاپور چهارم شد . یک سال بعد و در دی ماه76 وی مجددا بهاستقلال بازگشت و با استقلال قهرمانی لیگ آزادگان را تجربهکرد. درجام جهانی 1998 ، منصوریان در دو بازی مقابل آمریکا و آلمان بهعنوان بازیکن جانشین بهبازی امد و تصویر او بعد از گل مهدوی کیا مقابل آمریکا هنوز در یادها باقی ماندهاست. منصوریان در مجموع 47 بازی ملی انجام داد و 8 گل نیز بهثمر رساند.
اشکودا زانتی
در فصل 77 و پس از پایان بازیهایی آسیایی کهبا قهرمانی ایران خاتمهیافت ، منصوریان راهی لیگ یونان شد و پیراهن تیم اشکودا زانتی را برتن کرد. وی در 17 بازی نیم فصل دوم برای این تیم بازی کرد و در جام حذفی نیز در شکست 3-1 مقابل المپیاکوس زنندهتک گل تیمش بود. در فصل بعد منصوریان مدتی در تیم اشکودا توپ زد و نیم فصل دوم بهتیم آپولون پیوست و تنها گل خود در لیگ یونان را برای این تیم بهثمر رساند. وی در مجموع 31 بازی در لیگ یونان انجام داد و یک گل بهثمر رساند.
بوندس لیگا
منصوریان در فصل 01/2000 بهتیم دستهدومی سن پائولی آلمان پیوست و با این تیم مقام سوم بوندس لیگای دو را کسب کرد و بهبوندس لیگا آمد. وی با سن پائولی در بوندس لیگا فصل بسیار ناموفق را پشت سر گذاشت و فقط در 4 بازی برای این تیم بهمیدان رفت و در نهایت با سقوط سن پائولی ، منصوریان نیز پس از دو فصل ناموفق از این تیم جدا شد.
بازگشت بهاستقلال
با بازگشت بهایران دوبارهپیراهن استقلال را بر تن کرد ولی در تیم رولند کخ و بعد قلعهنوعی بهعنوان بازیکن جانشین استفادهمیشد. در فصل 84 کهبا قهرمانی استقلال همراهشد ، منصوریان علیرغم اینکهگلی بهثمر نرساند ولی نقش مهمی در قهرمانی آبی ها داشت. در دورهمربیگری فیروز کریمی بود کهبهعنوان بازیکن ثابت مورد استفادهقرار میگرفت ، اما با بازگشت قلعهنوعی فقط در بازی برگشت فینال جام حذفی مقابل پگاهگیلان برای دقایقی بهبازی گرفتهشد.
تعداد گل ها
منصوریان در مجموع 221 بار در مسابقات رسمی برای استقلال بهمیدان رفت و 24 گل نیز بهثمر رساند. در فصل 74 بیشترین گل را برای استقلال بهثمر رساند ( 6 گل در لیگ و 2 گل در حذفی). در همان فصل نیز با 36 بازی بیشترین بازی را برای استقلال انجام داد . وی اولین بار در بازی دوستانهمقابل تیم ملی عمان در سال 77 بازوبند کاپیتانی استقلال را بر بازو بست.
فوتسال
علیرضا منصوریان ازبازیکنانی است کهدر فوتبال سالنی تبحر خاصی دارد و در تیم ملی فوتسال نیز سابقهبازی دارد . در مسابقات مقدماتی جام جهانی کهفروردین 75 در تهران برگزار شد ، وی در چهار بازی 13 گل بهثمر رساند و بهترین گلزن مسابقات انتخابی لقب گرفت. البتهوی در جام جهانی فوتسال نتوانست حاضر شود ، چرا کهدر اردوی تیم ملی فوتبال برای جام ملتهای آسیا بود.منصوریان در جام رمضان سال 74 نیز بهعنوان بهترین بازیکن جام انتخاب شد و یک موتور گازی جایزهگرفت!
پنجمین قهرمانی استقلال در جام حذفی با خداحافظی یکی از باسابقهترین بازیکنان تاریخ این باشگاههمراهبود و علیرضا منصوریان پس از حدود 15 سال کهبرای اولین بار با پیراهن استقلال بهمیدان آمد ، در بازی مقابل پگاهگیلان برای آخرین بار پیراهن شماره10 آبی را بر تن کرد و بهدو دهفعالیت حرفهای خود پایان داد.منصوریان پس از اویختن کفش هایش مدتی مدیر آکادمی فوتبال استقلال شد.
بازیکن سابق تیم فوتبال باشگاهاستقلال و تیم ملی فوتبال ایران و سرمربی تیم ملی زیر 22 سال و آنالیزور تیم ملی فوتبال بود. وی در تاریخ 11 خرداد 1395 بهعنوان سرمربی باشگاهفوتبال استقلال تهران و جانشین پرویز مظلومی انتخاب شد. هم چنین در 29 شهریور 96 از سرمربی گری استقلال استعفا داد.
مربی گری در تیم ملی
منصوریان در سال 2011 همراهبا تیم ملی فوتبال ایران بهجام ملت های آسیا 2011 اعزام شد کهدر آنجا وی بهعنوان دستیار افشین قطبی اجرای مسئولیت میکرد. همچنین، پس از جدایی افشین قطبی از تیم ملی فوتبال ایران او بهعنوان سرمربی تیم ملی در مقابل تیم ملی فوتبال روسیهحاضر شد کهدر ان دیدار تیم ملی فوتبال ایران توانست با نتیجهٔ 1–0 تیم ملی فوتبال روسیهرا شکست دهد. محمدامین حاج محمدی بازیکن وقت تیم نفت تهران در رابطهبا تیم ملی امید در زمان مربیگری او گفتهاست:«ما 3 سال در تیم امید با علیرضا منصوریان بهعنوان سرمربی بودیم و حتی با تیم های اروپایی هم بازی کردیم امّا یک باخت نداشتیم.»
لیگ فوتبال ایران (2):1376، 85–1384، نایب قهرمانی (1):83–1382
جام حذفی (2) 75–1374، 87–1386، نایب قهرمانی (1):83–1382
نفت تهران
جام حذفی نایب قهرمانی:94–1393
لیگ برتر خلیج فارس نایب قهرمانی:96–1395
مربی برگزیدهماهتوسط ایفکا:مارس 2015
بیا از اول شروع کنیم، از کودکی...
- من در جنوب شهر تهران در محلهعباسی در یک خانواده6 نفرهبهدنیا آمدم. من یک برادر و دو خواهر دارم و خدا را شکر سایهپدر و مادرم هم بالای سر ماست. من حتی الان هم با وجود مشغلهزیادی کهدارم، همیشهبهخانهپدری و محلهکودکی ام سر میزنم. هنوز هم بهشدت بهخانوادهام وابستههستم و با اینکهخودم تشکیل خانوادهدادهام اما خودم را برای پدر و مادرم کوچک میدانم.
همهمیگویند منصوریان خیلی وابستهخانوادهاست...
- من چهدر دوران مجردی و چهالان کهخودم خانهو زندگی دارم بهشدت وابستهخانوادهام هستم. جز زمان تمرین و مسابقهو زمان هایی کهدر رستوران هستم، من را فقط در خانهپیدا میکنید. بهترین زمان زندگی من کنار خانوادهام میگذرد و خصوصا بهپسرم امیر کههمهزندگی من است.
رابطهات با او چطور است؟ رفیق هستید یا ...
- همیشهسعی کردهام قبل از اینکهپدر فرزندم باشم، دوست او باشم و با او رفاقت کنم. امیر بزرگ ترین سرمایهو همهچیز زندگی من است و رابطهبسیار دوستانهای با او دارم. امیر هم با من خیلی صمیمی است و حرف ها و درد دل هایش را بهمن میگوید.
چطور شد کهبهفکر باز کردن رستوران افتادی؟
- از آنجایی کهخودم آدم خوش اشتها و خوش غذایی هستم، بهفکر باز کردن رستوران افتادم. مدت ها بود کهمیخواستم یک بیزینس جدید راهبیندازم و دیدم با توجهبهعلایقم، بهترین شغل برایم رستورانداری است. الان هم چند شعبهدارم و خدا را شکر از کارم بسیار راضی هستم.
استقبال مردم چطور بود؟
- بهتر است بپرسید استقبال استقلالی ها چطور بود. استقلالی ها همیشهبهمن لطف داشتهاند و استقبال شان از رستورانم هم خیلی خوب بود. البتهپرسپولیسی ها هم همیشهلطف داشتهاند اما اکثر مشتریانم استقلالی ها هستند. در حال حاضر دو رستوران و یک کافی شاپ در شمال غرب و شمال شرق تهران دارم کهالبتهاین دو رستوران بیشتر حالت فست فودی است. شاید روزی رستوران هایم را بهحالت زنجیرهای دربیاورم.
ظاهرا خودت هم آشپز قابلی هستی؟
- بله؛ من در زمینهآشپزی مهارت دارم و میتوانید من را یک آشپز خوب بهحساب بیاورید. البتهاوج هنر من پختن کباب است. از کوبیدهو برگ و چنجهگرفتهتا جوجهو قفقازی و سلطانی و ... خلاصههر چهکباب است، بهترین آن را من درست میکنم.
من بهغذاهای سنتی علاقهخاصی دارم. بهجز خورشت قیمه و قورمهسبزی کهغذای مورد علاقههمهایرانی هاست، لوبیاپلو را هم خیلی دوست دارم. در کل غذاهای گوشت دار را دوست دارم.
علیرضا منصوریان چقدر بهلباس و تیپ خودش اهمیت میدهد؟
- دوستانم من را بهعنوان یک مرد خوش تیپ میشناسند. من هم دربارهلباس و هم دربارهادکلن بسیار حساس هستم و هر چیزی را استفادهنمی کنم.
چقدر اهل دنیای مجازی هستی؟
- این روزها استفادهاز دنیای مجازی و حضور در آن اجتناب ناپذیر است و من ناگزیر تا حدودی در این دنیا سیر میکنم اما علاقهزیادی بهآن ندارم. تنها یک صحنهاینستاگرام دارم کهاز طریق آن با هواداران در ارتباط هستم. همهدوستان، نزدیکان، آشنایان و خلاصههر کسی کهمن را میشناسد و با من ارتباط دارد، قطعا میداند کهاز موبایل متنفر هستم و تنها بهجهت کارهای ضروری از آن استفادهمیکنم. معمولا هم صدای موبایلم بستهاست و خیلی کم از آن استفادهمیکنم مگر اینکهکار ضروری باشد. البتهتقصیری هم ندارم چون آن قدر تلفنم زنگ میخورد کهکلافهمیشوم.
پدرت استقلالی متعصبی است.
- پدرم (حاج یداللهمنصوریان) از تاجی های بسیار متعصب قدیمی تهران است کهخودش از دوران نوجوانی یک استادیوم رو بودهو در تعصب وی بهتاج و استقلال تردیدی نیست. او از من هم استقلالی تر است. خیلی ها میگویند چرا منصوریان در بازی هایی کهمقابل استقلال دارد، از روی نیمکت تکان نمی خورد، شاید خیلی ها فکر میکنند او فیلم بازی میکند. پدرم همیشهتوصیهمیکرد اگر مربی شدی حق اینکهمقابل استقلال از روی نیمکت تکان بخوری را نداری و این آویزهگوش من شدهاست، ضمن این کهعاشق استقلال هستم و هر چهدر زندگی ام دارم و داشتم بهدست آوردهام از نام استقلال است، مگر میتوانم جلوی تیمی کههمهزندگی ام را مدیونش هستم بلند شوم؟
برادرت پرسپولیسی است؟
- این را همهمیدانند اما خب انصافا تعصبی کهمحمدرضا روی من و تیم هایم دارد واقعا مثال زدنی است.
شنیدهام دوستان صمیمی زیادی هم نداری...
- بله؛ من خیلی دوست و رفیق باز نیستم و تعداد دوستان خیلی نزدیکم محدود است. از فوتبالی هایی کهخیلی با من رفیق هستند و رفت و آمد خانوادگی داریم، محمد خرمگاه، علی چینی، علی سامرهو بهزاد غلامپور هستند. نزدیک ترین دوست فوتبالی ام حمید بابازادهاست کهخیلی ارتباط نزدیکی داریم.
هنوز هم اهل ورزش و تمرین هستی؟
- اگر ورزش نکنم کهخیلی چاق میشوم. هنوز هم بهشدت تمرین و ورزش میکنم. علاوهبر اینکههم زمان با تمرینات تیمم با شدت تمرین و ورزش میکنم، در منزل نیز تقریبا یک باشگاهبدنسازی کامل دارم. یک اتاق را اختصاص دادهام بهدستگاههای بدنسازی و امکان ندارد کهروزی یک ساعت را بهصورت حرفهای و جدی ورزش نکنم.
قبلا گفتهبودی رئالی هستی و همهتو را بهعنوان یک استقلالی – رئالی میشناسند.
- بله؛ علیرضا منصوریان یک استقلالی – رئالی واقعی است. من همان قدر کهروی استقلال تعصب دارم، روی رئال هم تعصب دارم. جالب اینجاست کهامیر هم مثل من یک استقلالی – رئالی متعصب است اما باز هم جالب تر این است کهمحمدرضا برادرم، یک پرسپولیسی – بارسایی است و در زمینهفوتبال 180 درجهبا من تفاوت دارد. در واقع محمدرضا تنها پرسپولیسی خانوادهماست.
نظرت در مورد رئال مادرید با زیدان چیست؟
- زیدان بازیکن مورد علاقهمن بود. وقتی کهاز فوتبال خداحافظی کرد، من گریهکردم. رئال هم تیم مورد علاقهمن است، برای همین هیچ چیز زیباتر از قهرمانی رئال با زیدان در لیگ قهرمانان اروپا نیست.
بدترین فوتبالی کهدر زندگی ات دیدهای چهبودهاست؟
- بدترین فوتبالی کهبهعمرم نگاهکردم و خاطرهبدش هیچ وقت از ذهنم پاک نمی شود و حتی بعد از آن اشک ریختم، همان دربی بود کهدر آن ایمون زاید هت تریک کرد. آن دربی را با برادرم میدیدم و بعد از هر گل استقلال بهشدت برای محمدرضا کری میخواندم اما در پایان بازی، محمدرضا تا توانست تلافی درآورد.
از کی فهمیدی کهمیتوانی مربی بشوی؟
- دقیقا یادم نیست چون فکر میکنم بهشکل ذاتی در برخی فوتبالیست ها شکل میگیرد اما بهخوبی یادم هست کهنت های زیادی از تمرین های مربیانی کهتا امروز با آنها کار کردهام برداشتهام.